جدول جو
جدول جو

معنی متیس - جستجوی لغت در جدول جو

متیس
(مُ تَیْ یِ)
رام ومنقاد گرداننده اسب را. (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آتیس
تصویر آتیس
(دخترانه)
نام خدای حاصلخیزی فریگیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از متین
تصویر متین
(پسرانه)
دارای پختگی، خردمندی و وقار، استوار، محکم، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مکیس
تصویر مکیس
مکاس، برای مثال نشانه نهادند بر اسپریس / سیاوش نکرد ایچ با کس مکیس (فردوسی - ۲/۲۹۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متیل
تصویر متیل
پارچه ای که روی بالش یا لحاف می کشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مترس
تصویر مترس
مترسک، پیکره ای شبیه انسان از جنس سنگ، چوب یا پارچه که برای دور کردن جانوران در کشتزار برپا می کنند، دارای ارادۀ ضعیف و بی شخصیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متین
تصویر متین
دارای متانت، محکم، ثابت، استوار، پابرجا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مترس
تصویر مترس
زنی که با مردی رابطۀ نامشروع دارد، معشوقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمیس
تصویر تمیس
گیاهی بالارونده با برگ های متناوب به شکل قلب، گل های خوشه ای و به رنگ سبز و میوه های کوچک و کروی و ترش مزه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ یَسْ سِ)
آسان. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آسان و سهل و آماده و مهیا و سهل و آسان و نادشوار و ممکن. (ناظم الاطباء) ، روز سرد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تیسر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متیسر
تصویر متیسر
آسان شدنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقیس
تصویر مقیس
قیاس شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکیس
تصویر مکیس
مبالغه و دقت در معامله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسیس
تصویر مسیس
سودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متیت
تصویر متیت
شانه کرباس شانه جولاهگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متیل
تصویر متیل
پارچه ای که روی بالش یا لحاف می کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متین
تصویر متین
پابرجا، ثابت و استوار
فرهنگ لغت هوشیار
استحکامات، جرثقیل (جنگی) : پیز محمدخان با امیر محبت حاکم بلوچستا از قصر قند بحوالی بمپور رسیده بنای محاصره را گذاشتند و بساختن باستیان و انداختن توپ و خمپاره و پیش بردن مطریس و مورچل مشغول شدند، توپخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکیس
تصویر متکیس
زیرک زورکی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی مول (معشوق زن) نشانده (گویش تهرانی) لنده (هراتی) نشمه (گویش یزدی) (فعل) دوم شخص مفرد از فعل نهی از ترسیدن خوف مکن، چوبی گنده که در پس در اندازند تا گشوده نگردد، فرهنگ نویسان نوشته اند: چوبی که بر سر گنگره های دیوار قلعه گذارند تا چون دشمن بپای دیوار رسد بر سرش زنند ولی از بیت ذیل ظاهرا برمیاید که بمعنی پیکره هایی است که بصورت سپاهیان آراسته بر بالای قلعه راست میکرده اند تامحاصران گمان کنند مستحفظان و نگهبانان قلعه اند: بدان حصار گروهی پناه کرده (برده) همی ز ترس قالب بی قلب (روح) چون مترس حصار، شکل انسان که از کاغذ مقوا پارچه حلبی و غیره سازند ودر مزرعه و جالیز نصب کنند تا پرندگان و جانوران ترسند و بمزرعه و جالیز نزدیک نشوند. معشوقه مجبوبه. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
زرک از گیاهان گیاهی از تیره سوسنیها که بالا رونده و دارای برگهای متناوبشفاف قلبی شکل و نوک تیز است و ممکن است تا ارتفاع 8 متر هم برسد. گلهای آن مایل بسبزی و دارای آرایش خوشه یی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتیس
تصویر اتیس
رام تر، منقادتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکیس
تصویر مکیس
((مُ))
مبالغه، سخت گیری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مترس
تصویر مترس
((مِ رِ))
زنی که با مردی رابطه جنسی نامشروع دارد، معشوقه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مترس
تصویر مترس
((مَ تَ))
مترسک، شکلی شبیه به انسان ساخته شده از چوب و پارچه که برای رماندن حیوانات زیانکار در کشتزارها نصب می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متیل
تصویر متیل
((مِ))
پارچه ای که روی بالش یا لحاف می کشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متین
تصویر متین
((مَ))
محکم، استوار، سخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متین
تصویر متین
هشیوار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متین
تصویر متین
Demure
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متین
تصویر متین
comedido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متین
تصویر متین
zurückhaltend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متین
تصویر متین
skromny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متین
تصویر متین
скромный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متین
تصویر متین
скромний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متین
تصویر متین
terughoudend
دیکشنری فارسی به هلندی