- متکدی
- گدائی کننده، حاجت خواه
معنی متکدی - جستجوی لغت در جدول جو
- متکدی ((مُ تَ کَ دّ))
- گدا
- متکدی
- گدایی کننده، گدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تعدی کننده، متجاوز، در دستور زبان علوم ادبی فعلی که برای کامل کردن معنی خود به مفعول نیاز دارد
کسی که عهده دار کار و شغلی است، مسئول
راه برنده، راه یابنده، هدایت شده، راه یافته
مهیا و آماده شده رسنده، رسا ننده رسنده و اصل، رساننده
گلیم پوشنده
تیره و کدر
ستمگر و ظالم
چاشت خورنده
کسی که مباشر کار و شغلی است
سر به راه راه یابنده هدایت پذیر
((مُ تَ عَ دّ))
فرهنگ فارسی معین
تجاوز کننده، ستمگر، فعلی که تنها با فاعل معنای کامل نداشته باشد و نیازمند به مفعول باشد
کدر، تیره
استوار
گدائی
با الحاح چیزی از مردم خواستن، گدایی، دریوزگی
تکیه کننده، کسی که بدیگری اعتماد دارد
کسی که به دیگری تکیه و اعتماد کند، تکیه کننده، تکیه داده و استوار
جمع متکدی، گدایان