جدول جو
جدول جو

معنی متودیٔ - جستجوی لغت در جدول جو

متودیٔ(مُ تَ وَدْ دِءْ)
آن که منقطع گردد و پنهان شود اخبار بروی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خبر پوشیده و پنهان و ضبط کرده شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تودؤ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
مرکّب از: ’ودء’، برابر کردن زمین را بر کسی: وداء علیه الارض تودیئاً. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، تودئه. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، هلاک کردن قوم را: وداء فلان بالقوم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ وَکْ کِ ءْ)
تکیه نماینده. (آنندراج) (از منتهی الارب). تکیه کننده بر عصا. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به توکؤ شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ رَدْ دیَ)
آن گوسفند که از بالا درافتد و بمیرد. (مهذب الاسماء). گوسپند فروافتاده از بلندی خواه کشته شده باشد و یا نشده باشد، قوله تعالی: و المتردیه و النطیحه. (ناظم الاطباء) ، آراینده خود را به حمیل، و چادر برافکننده. (از منتهی الارب). دختری که در زیر چادر خود را بیاراید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ وَزْ زِءْ)
مشک پر. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به توزؤ شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ وَضْ ضِءْ)
وضو کننده نماز را. (آنندراج). کسی که قبل از نماز شستشو میکند و وضو میگیرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به توضؤ و متوضاء شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ وَطْ طِءْ)
آن که زیر پا سپرد. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در زیر پای سپرده وپایمال شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به توطؤ شود
لغت نامه دهخدا
جمع متحد، همیوختان هم پیوندان یگانگان جمع متحد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعدیه
تصویر متعدیه
مونث متعدی جمع متعدیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متولیه
تصویر متولیه
مونث متولی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متولد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : متولدین سال... از خدمت نظام وظیفه معاف شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوحدین
تصویر متوحدین
جمع متوحد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
فرانسوی نواییک دارای جنبه ملودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
لحّني
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
Melodious, Melodic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
mélodique, mélodieux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
旋律的 , 悦耳的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
سازگار , خوشگوار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
メロディックな , メロディアスな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
מלודי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
ทำนอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
멜로디가 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melódico, melodioso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodi, melodius
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
সুরেলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
सुरध्वनिक , सुरम्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodico, melodioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodisch, melodiös
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
мелодійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
мелодичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melódico, melodioso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodisch, melodieus
دیکشنری فارسی به هلندی