- متناهیه
- مونث متناهی مرزین پایاندار مونث متناهی: ابعاد متناهیه
معنی متناهیه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه آخر داشته باشد و به انتها برسد، به پایان رسیده
بپایان رسنده، تمام کرده، آنچه حد و نهایتش معلوم شده باشد
متوالی، پیاپی، پشت سرهم
متداعیه در فارسی مونث متداعی: هما ویز همچم خواهان مونث متداعی جمع متداعیات
مونث متجاهل جمع متجاهلات
مونث متجاهر جمع متجاهرات
متتالیه در فارسی مونث متتالی در پی آیند مونث متتالی جمع متتالیات
متساویه در فارسی مونث متساوی: برابر سربه سر مونث متساوی
مونث متعادی و ناهموار کلوخدار
متنبیهه در فارسی مونث متنبی: خود پیامبر خوان: زن
جمع متنبه، اپخشداران بیدار شوندگان آگاه شوندگان جمع متنبه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مونث متناوب
مونث متناقض
مونث متناسق
مونث متناسب جمع متناسبات
متمادیه در فارسی مونث متمادی: دیر باز دیرند مونث متمادی: ادوار متمادیه
مونث متوالی جمع متوالیات
مونث متواطی. یا اسما متواطیات. اسمهای متواطی: ... مانند اطلاق لفظ مردم بر معنیی که در اشخاص بسیار موجود است و آنرا اسما متواطیه خوانند
متوازیه در فارسی مونث متوازی: همسویه مونث متوازی جمع متوازیات
مونث متواری جمع متواریات
پرداخت های کاستی (کاست قسط)
کم خردی، گمراهی
مونث متاسی
متاذیه در فارسی مونث متاذی: آزار دیده آزرده مونث متاذی
خود ستای
مونث متانی
همبازی
متنزهه در فارسی مونث متنزه: جای دلگشا واحد متنزه جمع متنزهات
مونث متنبی زنی که ادعای نبوت کند
مونث متنبه
فرا موشکار
مناهضت در فارسی: ایستادگی، برابری: در جنگ مقاومت نمودن با هم برابری کردن در جنگ، مقاومت برابری
مناهزت در فارسی: نزدیک شدن: با هم، پیش آمدن: شکار را، پروا یافتن (پروا فرصت) نزدیک شدن با هم، پیش آمدن شکار را، فرصت یافتن و غنیمت شمردن: (اگر من از مناهزت فرصت غافل مانم مبادا که تدبیر او بر من کارگر آید و انتباه من بعد از آن سود ندارد) (مرزبان نامه. تهران. چا. ا ص 273)، نزدیک شدن کودک به بلوغ