جدول جو
جدول جو

معنی متناسف - جستجوی لغت در جدول جو

متناسف(مُ تَ سِ)
پنهان سخن گوینده. (آنندراج). راز گوینده و پنهان گویندۀ سخن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تناسف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متناسق
تصویر متناسق
آراسته، با نسق و نظم، مرتب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
کسی یا چیزی که با دیگری نسبت و همانندی داشته باشد، دارای تناسب و هماهنگی، چیزی که اجزای آن با هم هماهنگ باشد، خوش ترکیب
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ سِ)
با یکدیگر منتظم و آراسته شونده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آراسته و ترتیب داده شده و نزدیک به پیوسته و متصل. (ناظم الاطباء). و رجوع به تناسق شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متناصف
تصویر متناصف
داد مند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسل
تصویر متناسل
زائیده شده و پی در پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسق
تصویر متناسق
هم آرای همسامان سخن آراسته با نسق و ترتیب منظم مرتب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
مشابه و مانند، فراخور، هماهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسی
تصویر متناسی
فرا موشکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسق
تصویر متناسق
((مُ تَ س))
با نسق و ترتیب، منظم، مرتب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
((مُ تَ س))
دارای تناسب و شباهت با یکدیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
برازنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
متناسبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
Proportional, Proportionate, Proportioned
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proportionnel, proportionné
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
пропорциональный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
פרופורציונלי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcional
دیکشنری فارسی به پرتغالی
متناسب
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
متناسب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
สัดส่วน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
sawia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
比例の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
成比例的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
비례적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
пропорційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
orantılı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporsional
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
অনুপাতে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
अनुपाती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporzionale, proporzionato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proportional
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcional
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcjonalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proportioneel
دیکشنری فارسی به هلندی