جدول جو
جدول جو

معنی متمنعان - جستجوی لغت در جدول جو

متمنعان
(مُ تَ مَنْ نِ)
ناقۀ جوانه و گوسپند جوانه بدان جهت که به سبب جوانی از خشکسال غالب آیند یاسیر میخورند قبل از شتران و گوسفندان کلانسال، یا ازذات خودها انقطاع زمان میکند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). گوسفندانی که جنگ و پیکارکننده هستند روزگار را از نفس خود. (ترجمه قاموس) ، به صیغۀ تثنیه، ماده شتران جوان، گوسپند جوان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متنجان
تصویر متنجان
خوراکی که از گوشت، آلو، قیسی، گردو و خلال بادام تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ مَنْ نی)
آرزوها و آرزو کرده شده ها. (غیاث) (آنندراج). مستدعیات و مقاصد درخواست شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ نِ)
جمع واژۀ ممتنعه. محالات و چیزهای محال و غیرممکن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ مَ)
دهی است از دهستان نازیل که در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
جمع متماس، پیوندندگان تثینه متماس: دو چیز که بهم پیوندند، دو امری باشند که ذاتهای آنها در وضع مختلف باشند و اطرافشان در وضع متحد و چون ذاتهای آنها با این حال در وضع متحد باشند متداخلان اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متصنعین
تصویر متصنعین
جمع متصنع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متمتع، کامیابان بر خور داران بهره مندان جمع متمتع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متملکان
تصویر متملکان
جمع متملکه، ویسداران داستاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمنعات
تصویر تمنعات
جمع تمنع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمنیات
تصویر متمنیات
جمع متمنیه (متمنی)، جمع متمنیه
فرهنگ لغت هوشیار
قسمی خورش که از گوشت و روغن و آلو و قیسی و گردو و خلال بادام و پسته و خلال نارنج تهیه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممتنعات
تصویر ممتنعات
جمع ممتنعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
المؤمنين
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
Congregation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congrégation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
громада
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
회중
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congregação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
جماعت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
การชุมนุม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
ibada
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
קָהָל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
集会
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
会众
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
собрание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
jemaat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
সমবেত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
सभा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congregazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
kongregacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congregación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
Gemeinde
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
gemeente
دیکشنری فارسی به هلندی