جدول جو
جدول جو

معنی متنجان

متنجان
خوراکی که از گوشت، آلو، قیسی، گردو و خلال بادام تهیه می شود
تصویری از متنجان
تصویر متنجان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با متنجان

متنجان

متنجان
قسمی خورش که از گوشت و روغن و آلو و قیسی و گردو و خلال بادام و پسته و خلال نارنج تهیه کنند
فرهنگ لغت هوشیار

متنجن

متنجن
قسمی از خورش که از گوشت و روغن و آلو و قیسی و گردو و خلال بادام و پسته و خلال نارنج می سازند. (ناظم الاطباء). خورشی که از گوشت و روغن و پیاز سرخ کرده با انواع میوه های خشک چون گردو و آلو و گوجه برقانی و بادام و پسته و غیره سازند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). متنجان. و رجوع به مطنجن شود
لغت نامه دهخدا

متنان

متنان
صیغۀ تثنیه. دو تندی رگ پشت از دو جانب. یقال متناالظهر. مذکر و مؤنث هر دو می آید. (ناظم الاطباء). و رجوع به ’مَتن’ شود
لغت نامه دهخدا

منجان

منجان
دهی از دهستان قلقل رود است که در شهرستان تویسرکان واقع است و 825 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

ماندان

ماندان
ماندانا، عنبر سیاه، نام دختر آستیاگس آخرین پادشاه ماد و همسر کمبوجیه و مادر کوروش پادشاه هخامنشی
ماندان
فرهنگ نامهای ایرانی

ترنجان

ترنجان
پارسی تازی گشته ترنگان باد رنگبویه بالنگو از گیاهان باد رنجبویه
ترنجان
فرهنگ لغت هوشیار