مانده گرداننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که وامانده و خسته میکند. (ناظم الاطباء) ، دور و دراز راننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). روانه کننده و دور برنده. (ناظم الاطباء). رجوع به تلغب شود
مانده گرداننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که وامانده و خسته میکند. (ناظم الاطباء) ، دور و دراز راننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). روانه کننده و دور برنده. (ناظم الاطباء). رجوع به تلغب شود
آن که دامن چیند و میان دربندد. (آنندراج). کسی که دامن بر می چیند و آماده و مهیا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بسته شده گرداگرد کمر. (ناظم الاطباء)
آن که دامن چیند و میان دربندد. (آنندراج). کسی که دامن بر می چیند و آماده و مهیا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بسته شده گرداگرد کمر. (ناظم الاطباء)
به چیرگی تمام دست یابنده بر چیزی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مستولی و زبردست و قادر. (ناظم الاطباء) : فرق میان پادشاهان مؤید و موفق و میان خارجی متغلب آن است که پادشاهان چون دادگر و نیکوکردار و نیکوسیرت...باشند... گماشته به حق باید دانست و متغلبان را که ستمکار و بدکردار باشند خارجی باید گفت. (تاریخ بیهقی ادیب ص 93). چون از آن فارغ گشت سوی ری و جبال باید کشید تا آن بقاع نیز از متغلبان صافی شود. (تاریخ بیهقی). مقام ما درین ثغور دراز کشید و متغلبان دست درازی از حد ببردند و به طاقت رسیدیم. (فارسنامه ابن البلخی ص 66). بغراجق از سلطان دستوری خواست که ولایت خویش از دست متغلب بیرون کند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 342). و بیضۀ حوزۀ ممالک را از تصرف متغلبان جایر و ظلم متعدیان... (رشیدی). و رجوع به تغلب شود
به چیرگی تمام دست یابنده بر چیزی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مستولی و زبردست و قادر. (ناظم الاطباء) : فرق میان پادشاهان مؤید و موفق و میان خارجی متغلب آن است که پادشاهان چون دادگر و نیکوکردار و نیکوسیرت...باشند... گماشته به حق باید دانست و متغلبان را که ستمکار و بدکردار باشند خارجی باید گفت. (تاریخ بیهقی ادیب ص 93). چون از آن فارغ گشت سوی ری و جبال باید کشید تا آن بقاع نیز از متغلبان صافی شود. (تاریخ بیهقی). مقام ما درین ثغور دراز کشید و متغلبان دست درازی از حد ببردند و به طاقت رسیدیم. (فارسنامه ابن البلخی ص 66). بغراجق از سلطان دستوری خواست که ولایت خویش از دست متغلب بیرون کند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 342). و بیضۀ حوزۀ ممالک را از تصرف متغلبان جایر و ظلم متعدیان... (رشیدی). و رجوع به تغلب شود
آن که ملاغم جنباند وقت سخن گفتن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کسی که گرداگرد درون دهان را وقت سخن گفتن می جنباند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تلغم شود
آن که ملاغم جنباند وقت سخن گفتن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کسی که گرداگرد درون دهان را وقت سخن گفتن می جنباند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تلغم شود