معنی متلهب - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با متلهب
متلهب
- متلهب
- آتش فروزان و روشن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). افروخته و شعله زننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تلهب شود
لغت نامه دهخدا
متلهف
- متلهف
- افسوس خورنده اندوهگین آنکه افسوس خورد دریغ خورنده اندوهناک جمع متلهفین
فرهنگ لغت هوشیار