معنی متلدم - جستجوی لغت در جدول جو
متلدم
جامه کهنه
جامه کهنه
تصویر متلدم
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر متقدم
متقدم
مقابل متاخّر، کسی که در زمان پیشین زندگی می کرده است، در فلسفه دارای تقدم، پیشین، پیشی گیرنده، پیش افتاده
مقابلِ متاخِّر، کسی که در زمان پیشین زندگی می کرده است، در فلسفه دارای تقدم، پیشین، پیشی گیرنده، پیش افتاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویر متقدم
متقدم
پیش آینده، سابق، گذشته، پیشتر
پیش آینده، سابق، گذشته، پیشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر متلجم
متلجم
از ریشه پارسی - لگام بسته
از ریشه پارسی - لگام بسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر متلوم
متلوم
درنگ کننده
درنگ کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر متلدد
متلدد
گردن چپار دوبین کژ نگر
گردن چپار دوبین کژ نگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر متهدم
متهدم
ویران
ویران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ملتدم
ملتدم
پریشان، سینه زننده: زن
پریشان، سینه زننده: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر متقدم
متقدم
((مُ تَ قَ دِّ))
پیشی گیرنده، دارای تقدم، زمان پیشین
پیشی گیرنده، دارای تقدم، زمان پیشین
فرهنگ فارسی معین
تصویر ملدم
ملدم
احمق، پر گوشت
احمق، پر گوشت
فرهنگ لغت هوشیار