- متقالی
- یا متقالی خانه باف. نوعی متقال که در خانه ها بافته میشد و آن از متقال بازاری مرغوبتر بود: ز کتان و متقالی خانه باف زده کوهه بر کوهه چون کوه قاف. (نظامی. گنجینه گنجوی)
معنی متقالی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیاپی، پی در پی
درخواست کننده، خواستار
برین، فرایاز، والا
بلند پایه، بلند و رفیع
کسی که از دیگری خواهان چیزی یا انجام کاری است، آنکه از کسی طلب دارد، طلبکار
آزما ینده
در پی آیند در پی یکدیگر شونده
وام باز خواهنده و وام باز گیرنده
روشن. درخشان
متعال در فارسی: والا برین اپر گر بالستیک برزشمند بر شونده بلند شونده، بلند رفیع. یا حکمت متعالی. مابعدالطبیعه
دانه درشت گونه ای انگور مثقالی عراق: متخال بیرم
پیاپی شونده، متصل، مسلسل
پیاپی، پشت سرهم
Consecutive
consecutivo
aufeinanderfolgend
kolejny
последовательный
послідовний
opeenvolgend
consecutivo
consécutif
consecutivo
क्रमागत
berurutan