- متغلب
- آنکه به زور چیزی را در اختیار خود درآورد، متجاوز
معنی متغلب - جستجوی لغت در جدول جو
- متغلب
- به چیرگی تمام دست یابنده بر چیزی
- متغلب ((مُ تَ غَ لِّ))
- چیره شونده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که در کاری دغلی و نادرستی می کند، دغل کار، دگرگون شونده، برگردنده
روان: چون خوی و آب دهان
کشاننده جلب کننده کشاننده
مردم نادرست، فریبنده، دغلکار
ناپیدا گردنده
دور رونده
غلبه کردن و چیره شدن
غالب شدن، چیره شدن و دست یافتن به چیزی، پیروزی یافتن، چیرگی
جمع متغلب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)