- متعجب
- شگفت زده
معنی متعجب - جستجوی لغت در جدول جو
- متعجب
- تعجب کننده، شگفت زده
- متعجب
- بشگفت آینده، آشفته و حیران و سرگشته
- متعجب ((مُ تَ عَ جِّ))
- حیران، حیرت زده، شگفت زده
- متعجب
- Bemusedly, Quizzical, Startled, Surprised
- متعجب
- perplexo, inquisitivo, surpreso
- متعجب
- verwirrt, fragend, erschrocken, überrascht
- متعجب
- zdezorientowany, zdziwiony, zaskoczony
- متعجب
- озадаченно , недоуменный , пораженный , удивленный
- متعجب
- розгублено , здивований
- متعجب
- verward, vragend, geschrokken, verrast
- متعجب
- desconcertado, inquisitivo, sorprendido
- متعجب
- distrait, interrogatif, surpris
- متعجب
- sbalordito, perplesso, sorpreso
- متعجب
- चकराया हुआ , आश्चर्यचकित , चकित
- متعجب
- kebingungan, bingung, terkejut
- متعجب
- şaşkın bir şekilde, şaşkın, şaşırmış
- متعجب
- 당황스럽게 , 의문스러운 , 깜짝 놀란 , 놀란
- متعجب
- מבולבל , תָּמֵה , מופתע , מופתע
- متعجب
- 困惑地 , 疑问的 , 吃惊的
- متعجب
- 困惑して , 不思議な , 驚いた , 驚いた
- متعجب
- kwa kutatanika, kudadisi, kushangazwa, mshangaa
- متعجب
- งุนงง , สงสัย , ตกใจ , ประหลาดใจ
- متعجب
- বিভ্রান্ত , অবাক , বিস্মিত
- متعجب
- بحيرةٍ , متحيّرٌ , مدهشٌ , مفاجأةٌ
- متعجب
- حیرانی سے , حیرت زدہ , حیران , حیران
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ستیهنده، خشک سر
دنبال کننده، تعقیب کننده
تازی نما تازی مانند تازیگونه خود را به عرب مانند کننده جمع متعربین
خوشگوار
آنکه عصیبت میکند، کسی که در کاری حیمت و تعصب بخرج بدهد
بی همسر
کسی که بدون داشتن منطق و از روی احساسات از کسی یا چیزی طرف داری کند