کسی که آشکارا و بی پرده و حجاب کار می کند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). کسی که عمل خویش را به قصد آشکارا سازد. (فرهنگ فارسی معین). - متجاهر به فسق، آن که علانیه و آشکارا فسق می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجاهر شود
کسی که آشکارا و بی پرده و حجاب کار می کند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). کسی که عمل خویش را به قصد آشکارا سازد. (فرهنگ فارسی معین). - متجاهر به فسق، آن که علانیه و آشکارا فسق می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجاهر شود
یارمندی کننده. (آنندراج). حمایت کننده و پشت به پشت دهنده. نگهبان و دستگیر و مددکار. (ناظم الاطباء) ، آنکه با اهل خود ظهار کند و گوید انت علّی کظهر امی. (از تفسیر ابوالفتوح رازی، سورۀ احزاب ص 259). کسی که زن خود را ظهار می کند. زوجی که ظهار را صورت خارجی میدهد. و رجوع به ظهار در همین لغت نامه شود
یارمندی کننده. (آنندراج). حمایت کننده و پشت به پشت دهنده. نگهبان و دستگیر و مددکار. (ناظم الاطباء) ، آنکه با اهل خود ظهار کند و گوید انت علّی کظهر امی. (از تفسیر ابوالفتوح رازی، سورۀ احزاب ص 259). کسی که زن خود را ظهار می کند. زوجی که ظهار را صورت خارجی میدهد. و رجوع به ظهار در همین لغت نامه شود
مردی که مر زن خود را انت علی کظهر امی گوید. (آنندراج). کسی که به زن خود گوید: انت علی کظهر امی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (ازاقرب الموارد) ، حمایت کرده و پشتی داده، کسی که در نیمروز به جائی رود. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تظهر شود
مردی که مر زن خود را انت علی کظهر امی گوید. (آنندراج). کسی که به زن خود گوید: انت علی کظهر امی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (ازاقرب الموارد) ، حمایت کرده و پشتی داده، کسی که در نیمروز به جائی رود. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تظهر شود
هم پشت شدن. (زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). یارمند شدن با هم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یکدیگر را یاری نمودن. مددگاری و با هم پشت دادگی. (ناظم الاطباء). باهم پشتی دادن و مددگاری کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، به پشت درآوردن (از لغات اضداد است). (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، نمودن. (زوزنی). وانمود کردن. وانمودن. نمودن چیزی را بی آنکه او را اصلی باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
هم پشت شدن. (زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). یارمند شدن با هم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یکدیگر را یاری نمودن. مددگاری و با هم پشت دادگی. (ناظم الاطباء). باهم پشتی دادن و مددگاری کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، به پشت درآوردن (از لغات اضداد است). (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، نمودن. (زوزنی). وانمود کردن. وانمودن. نمودن چیزی را بی آنکه او را اصلی باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
خود نمایی، فرانمودی پس گرگ سخن نمی گفت و چنان فرا می نمود که من بی تحقیق قدم در کاری ننهم (کلیله و دمنه) هوختن، هم پشتی آشکار شدن خود نمایی کردن، چیزی را ظاهرا بخود بستن خود را بداشتن صفتی وانمود کردن، هم پشت شدن یکدیگررا یاری کردن، خود نمایی، عوام فریبی، تظاهر کردن،جمع تظاهرات
خود نمایی، فرانمودی پس گرگ سخن نمی گفت و چنان فرا می نمود که من بی تحقیق قدم در کاری ننهم (کلیله و دمنه) هوختن، هم پشتی آشکار شدن خود نمایی کردن، چیزی را ظاهرا بخود بستن خود را بداشتن صفتی وانمود کردن، هم پشت شدن یکدیگررا یاری کردن، خود نمایی، عوام فریبی، تظاهر کردن،جمع تظاهرات