کسی که آشکارا و بی پرده و حجاب کار می کند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). کسی که عمل خویش را به قصد آشکارا سازد. (فرهنگ فارسی معین). - متجاهر به فسق، آن که علانیه و آشکارا فسق می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجاهر شود
کسی که آشکارا و بی پرده و حجاب کار می کند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). کسی که عمل خویش را به قصد آشکارا سازد. (فرهنگ فارسی معین). - متجاهر به فسق، آن که علانیه و آشکارا فسق می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجاهر شود
پاک. (آنندراج). پاک شده و پاک کرده و غسل کرده. (از ناظم الاطباء) ، پرهیز کرده از گناه و از هر زشتی. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تطهر شود
پاک. (آنندراج). پاک شده و پاک کرده و غسل کرده. (از ناظم الاطباء) ، پرهیز کرده از گناه و از هر زشتی. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تطهر شود
پراکنده. (آنندراج). پراکنده شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، پرواز کننده از این جا و آن جا. (ناظم الاطباء) ، ابر پوشاننده آسمان را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تطایر شود
پراکنده. (آنندراج). پراکنده شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، پرواز کننده از این جا و آن جا. (ناظم الاطباء) ، ابر پوشاننده آسمان را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تطایر شود