- متشابه
- مانند هم، همانند، مقابل محکم، آیه ای که معنی واقعی آن معلوم نیست
معنی متشابه - جستجوی لغت در جدول جو
- متشابه
- ماننده شونده، مانند و شبیه
- متشابه ((مُ تَ بِ))
- شبیه، مانند یکدیگر، آیاتی از قرآن که علاوه بر معنی ظاهری قابل تعبیر و تفسیر است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث متشابه: ... قسم اول را اسما متشابهه خوانند، جمع متشابهات
متشابه، مانند هم، همانند، مقابل محکم، آیه ای که معنی واقعی آن معلوم نیست
جمع متشابهه، چند آرشان چند مانکان جمع متشابهه. یا آیات متشابهات. آیه هایی از قرآن که معنی آنها بر مردم آشکار نباشد مقابل آیات محکمات: سپس از آنکه متشابهات کتاب را یاد کرد گفت
((مُ تَ بِ))
فرهنگ فارسی معین
جمع متشابهه
آیات متشابهات: آیه هایی از قرآن که معنی آن ها بر مردم آشکار نباشد، مقابل آیات محکمات
آیات متشابهات: آیه هایی از قرآن که معنی آن ها بر مردم آشکار نباشد، مقابل آیات محکمات
آنچه به هم مربوط است، شبکه شبکه
متحابه در فارسی مونث متحاب: همدوستار مونث متحاب: سفارتخانه های دول متحابه دربار همایون، جمع متحابات
مونث متشابک
در هم در هم آمیخته مختلط، متشبه
مونث متشعب
دوست، یار
مانندگی
همانند، همتا
بیکدیگر ماننده شدن
به یکدیگر شبیه شدن مانند هم بودن
چیزی که شبیه چیز دیگر باشد، مانند، همانند
کسی که خود را مانند گروه یا دسته ای دیگر نشان می دهد
مانند و همسان
مانند، آبرو، یکسان، شبیه، مثل
Same, Alike, Similar
semelhante, mesmo, similar
ähnlich, gleich
podobny, ten sam
похожий , одинаковый
схожий , такий самий , подібний
gelijk, hetzelfde, vergelijkbaar
similar, mismo
semblable, même, similaire
simile, stesso