سلاح پوشنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سلاح پوشیده. (ناظم الاطباء) :... تا به مجالحان و متسلحان تشبهی کرده. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 105). و رجوع به تسلح شود
سلاح پوشنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سلاح پوشیده. (ناظم الاطباء) :... تا به مجالحان و متسلحان تشبهی کرده. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 105). و رجوع به تسلح شود
بر کسی دست یابنده و غلبه کننده. (آنندراج) (غیاث). دست یابنده و غلبه کننده. (ناظم الاطباء) : کوه ها از متغلبان خالی شده و راهها از متسلطان ایمن گشته. (المعجم چ مدرس رضوی چ 1 ص 56) ، برگماشته، مستقل و مختار و خودسر، دارای قدرت و توانائی خودسرانه و متصرف و با قدرت پادشاهی. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسلط شود
بر کسی دست یابنده و غلبه کننده. (آنندراج) (غیاث). دست یابنده و غلبه کننده. (ناظم الاطباء) : کوه ها از متغلبان خالی شده و راهها از متسلطان ایمن گشته. (المعجم چ مدرس رضوی چ 1 ص 56) ، برگماشته، مستقل و مختار و خودسر، دارای قدرت و توانائی خودسرانه و متصرف و با قدرت پادشاهی. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسلط شود
آسمان پیاپی درخشنده از برق. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (ازاقرب الموارد) ، ترشروی و کسی که در ترشرویی دندانها را بهم می نمایاند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تکلح شود
آسمان پیاپی درخشنده از برق. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (ازاقرب الموارد) ، ترشروی و کسی که در ترشرویی دندانها را بهم می نمایاند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تکلح شود
برگماشته شده و کسی که بر او دست یافته باشند. (غیاث). کسی که بروی دست یافته باشند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلط شود
برگماشته شده و کسی که بر او دست یافته باشند. (غیاث). کسی که بروی دست یافته باشند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلط شود
به دیوار بر شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بالابرندۀ دیوار. (ناظم الاطباء) ، بی آرام از درد یا اندوه. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلق شود
به دیوار بر شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بالابرندۀ دیوار. (ناظم الاطباء) ، بی آرام از درد یا اندوه. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلق شود
پذیرفتۀ چیزی. (آنندراج) (ازمنتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که می گیرد هر چیز بخشیده شده را و آن را در ملکیت خود نگاه می دارد. (ناظم الاطباء) ، کسی که اسلام آورده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) ، آن که راه می پیماید بدون خطا کردن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به تسلم شود
پذیرفتۀ چیزی. (آنندراج) (ازمنتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که می گیرد هر چیز بخشیده شده را و آن را در ملکیت خود نگاه می دارد. (ناظم الاطباء) ، کسی که اسلام آورده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) ، آن که راه می پیماید بدون خطا کردن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به تسلم شود
خورسند و بی غم. (آنندراج). دل نواخته شده و تسلی داده شده. (ناظم الاطباء) : بجهت آن که هر که را نصرت در جانب او وجود گیرد هر آینه دلش متسلی خواهد بود. (انوار سهیلی). و رجوع به تسلی شود
خورسند و بی غم. (آنندراج). دل نواخته شده و تسلی داده شده. (ناظم الاطباء) : بجهت آن که هر که را نصرت در جانب او وجود گیرد هر آینه دلش متسلی خواهد بود. (انوار سهیلی). و رجوع به تسلی شود
جائی است از اعمال مدینه نزدیک به غمره. (از معجم البلدان) : در میان سنگلاخ مسلح و غمره ز شوق خار و حنظل گلشکرهای صفاهان دیده اند. خاقانی. بر پانزده میل از افیعیه تا مسلح در او برکه هاست و چاههاست... بر چهارده میل از مسلح تا غمره در او برکه هاست و چاههاست و بعضی میقات را به مسلح شمارند. (نزهه القلوب چ لیدن مقالۀ سوم ص 168)
جائی است از اعمال مدینه نزدیک به غَمرَه. (از معجم البلدان) : در میان سنگلاخ مسلح و غمره ز شوق خار و حنظل گلشکرهای صفاهان دیده اند. خاقانی. بر پانزده میل از افیعیه تا مسلح در او برکه هاست و چاههاست... بر چهارده میل از مسلح تا غمره در او برکه هاست و چاههاست و بعضی میقات را به مسلح شمارند. (نزهه القلوب چ لیدن مقالۀ سوم ص 168)
سلاح پوشیده و شمشیربسته. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مؤدی. (منتهی الارب). سلاح دار و صاحب سلاح. (آنندراج). باسلاح. بااسلحه. سلاح بر تن راست کرده. آن که سلاح دارد. باساز جنگ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سلاح پوشیده و سلاح دار و کسی که با خود آلت جنگ برمی دارد. (ناظم الاطباء). - صلح مسلح، دورۀ 43سالۀ بین سنوات 1871-1914 میلادی که دولت های آلمان، فرانسه، روسیه، انگلیس، ایتالیاو اتریش به تقویت قوای نظامی خود می پرداختند و خود را برای جنگ آماده می نمودند. دولت فرانسه در این دوره بیش از سایر دول ملتهب و نگران بود، خصوصاً برای پس گرفتن دو ناحیۀ آلزاس و لورن از آلمان و نیز جبران معاهدۀ فرانکفورت که در فوریۀ سال 1871 میلادی بر اثر شکست ناپلئون سوم با آلمان بسته شده بود و نواحی آلزاس و لورن در اختیار آلمان قرار گرفته بود. - چشم مسلح، چشمی که با دوربین یاتلسکوپ یا عینک و مانند آن چیزی را مورد معاینه و مشاهده قرار دهد. - مسلح ساختن، آراستن با جنگ افزارها، چنانکه اسلحه دار کردن، قشونی را برای جنگ آماده کردن و یا مردی را سلاح دادن. - مسلح شدن، اسلحه پوشیدن. سلاح پوشیدن. آماده برای جنگ شدن. - مسلح کردن، مسلح ساختن. باسلاح کردن. قشونی را برای جنگ ساز و برگ دادن. ، توسعاً چیزی که با آلات و ادوات محکم و قوی و دقیق مجهز و آماده شده. - بتون مسلح، بتونی که در داخل آن میله های آهنی جهت استحکام بیشتر بنا کار گذاشته باشند
سلاح پوشیده و شمشیربسته. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مؤدی. (منتهی الارب). سلاح دار و صاحب سلاح. (آنندراج). باسلاح. بااسلحه. سلاح بر تن راست کرده. آن که سلاح دارد. باساز جنگ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سلاح پوشیده و سلاح دار و کسی که با خود آلت جنگ برمی دارد. (ناظم الاطباء). - صلح مسلح، دورۀ 43سالۀ بین سنوات 1871-1914 میلادی که دولت های آلمان، فرانسه، روسیه، انگلیس، ایتالیاو اتریش به تقویت قوای نظامی خود می پرداختند و خود را برای جنگ آماده می نمودند. دولت فرانسه در این دوره بیش از سایر دول ملتهب و نگران بود، خصوصاً برای پس گرفتن دو ناحیۀ آلزاس و لورن از آلمان و نیز جبران معاهدۀ فرانکفورت که در فوریۀ سال 1871 میلادی بر اثر شکست ناپلئون سوم با آلمان بسته شده بود و نواحی آلزاس و لورن در اختیار آلمان قرار گرفته بود. - چشم مسلح، چشمی که با دوربین یاتلسکوپ یا عینک و مانند آن چیزی را مورد معاینه و مشاهده قرار دهد. - مسلح ساختن، آراستن با جنگ افزارها، چنانکه اسلحه دار کردن، قشونی را برای جنگ آماده کردن و یا مردی را سلاح دادن. - مسلح شدن، اسلحه پوشیدن. سلاح پوشیدن. آماده برای جنگ شدن. - مسلح کردن، مسلح ساختن. باسلاح کردن. قشونی را برای جنگ ساز و برگ دادن. ، توسعاً چیزی که با آلات و ادوات محکم و قوی و دقیق مجهز و آماده شده. - بتون مسلح، بتونی که در داخل آن میله های آهنی جهت استحکام بیشتر بنا کار گذاشته باشند