- مترقبین
- جمع مترقب، چشم داشته ها چشمداشت ها امید بسته ها، جمع مترقب، برمو گران جمع مترقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع مترقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
معنی مترقبین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع متقرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نمیکنند)
جمع مترتب، پا بر جایان فرجام ها جمع مترتب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متادب، از ریشه پارسی ادب آموختگان جمع متادب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متحقق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متجنب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متقلب، بر گردندگان دروغزنان دغا کاران جمع متقلب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
پذیرندگان به گردن گیرندگان جمع متقبل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متفقه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متفرق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مترصد، امید واران فرا پایان جمع مترصد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع مترسل، نویسندگان نامه پردازان دبیران جمع مترسل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متردد، سر گردانان دو دلان رهگذران جمع متردد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند) : قلیلی بمیان قلعه افتاده شش نفر از مترددین را با امیر عبدالله مظلوم که به میر پلنگی مشهور بود بر سر آنها رسیده بزمین فرو برد
جمع مترجم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند) : طبقه مترجمین
جمع متربص، پیوسایان چشم به راهان جمع متربص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متزهد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع مترنم، ترانه خوانان سرایندگان جمع مترنم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متعجب، شگفت زدگان افدانان جمع متعجب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعاقب، دما دم ها، سپس، روان
جمع متطبب، پزشک نمایان
جمع متغلب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعصب، برنایشتیان پیورزان جمع متعصب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعرب، تازی نمایان تازی گونگان جمع متعرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متیقن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متیقظ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متوقف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متوقع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مراقب، زناوندان هو داران نگهبانان امیدواران جمع مراقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتکب، پیشاران سوار شوندگان گناه کنندگان جمع مرتکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مرتکبین خلاف جریمه خواهند شد
جمع مرتعب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتاب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مشرق و مغرب، مشرق تابستانی و مشرق زمستانی
جمع متفقه، دانا نمایان اندیشمندان، جمع متفق، همیوختان همدستان ساز واران
مترقبه در فارسی مونث مترقب: چشم داشته امید بسته مونث مترقب
مترقیه در فارسی: مونث مترقی: افزون شونده، بالا رونده، پیشرفته مونث مترقی: دول مترقیه