جدول جو
جدول جو

معنی مشرقین

مشرقین
مشرق و مغرب، مشرق تابستانی و مشرق زمستانی
تصویری از مشرقین
تصویر مشرقین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مشرقین

مشرقین

مشرقین
جمع مشرق، دو خور آی دو خور آیان تثنیه مشرق در حالت نصبی و جری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند) : دو مشرق: و خورشید مشرق خرد را از مشرقین دل و دماغ ایشان... . طالع گردانید، مشرق و مغرب خاور و باختر
فرهنگ لغت هوشیار

مشرقین

مشرقین
عبارت از مشرق و مغرب، بدان که مشرق و مغرب را دو مشرق گفتن بنابر تغلیب است. و تغلیب آن را گویند که یک شی ٔ غالب را از دو شی ٔ که با هم مقابل باشند غلبه داده اطلاق آن بر دیگری نموده و همان اسم شی ٔ غالب راتثنیه نامند. چنانکه مشرق و مغرب را مشرقین گویند به لحاظ شرافت طلوع از مشرق و شمس و قمر را قمرین گویند به لحاظ آن که شمس در محاوره عرب مؤنث سماعی است. یا آن که مشرقین به جهت آن گویند که مشرق دو هستندیکی مشرق صیفی که مطلع اطول الایام باشد. دیگر مشرق شتوی که مطلع اقصرالایام باشد. پس بعد میان مشرق شتوی و صیفی به لحاظ درجات کرۀ ارض سه هزار و یکصد و سی وهفت کروه ’پاو’ بالا میشود. واﷲ اعلم بالصواب. (غیاث) (آنندراج) :
تو را گویم ای سید مشرقین
که مردم مرانند و تو نامران.
منوچهری (دیوان ص 68).
و رجوع به مشرقان شود
لغت نامه دهخدا

محرقین

محرقین
جمع محرق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مشرکین

مشرکین
جمع مشرک، هنباز گیران چند خداییان جمع مشرک در حالت نصبی و جری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مشاقین

مشاقین
جمع مشاق، ورزندگان آموزندگان رنجبران کافگران جمع مشاق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مشرکین

مشرکین
جَمعِ واژۀ مشرک. مردمان بت پرست و مشرک. (ناظم الاطباء) : مایود الذین کفروا من اهل الکتاب و لا المشرکین أن ینزل علیکم من خیر من ربکم. (قرآن 105/2). لیعذب اﷲ المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات و یتوب اﷲ علی المؤمنین و المؤمنات. (قرآن 73/33)
لغت نامه دهخدا

مشرقان

مشرقان
مشرقان و مشرقین به صیغۀ تثنیه، مشرق تابستانی و مشرق زمستانی. قوله تعالی ’: رب المشرقین و رب المغربین’ و مشرق و مغرب. قوله تعالی: ’یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین’. (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). و رجوع به مشرقین شود
لغت نامه دهخدا

مهرقین

مهرقین
از رستاق خوی قم. (تاریخ قم ص 118) ، از دیه های خوی قم. (تاریخ قم ص 141)
لغت نامه دهخدا