- مترحم
- مهربان مهربانی کننده
معنی مترحم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترزبان، برگرداننده
دارای حرمت، حرمت داشته، بی دین
در حال خوانده یا نواخته شدن، کسی که آواز می خواند
کسی که سخنی را از زبانی به زبان دیگر ترجمه می کند، کنایه از بازگو کننده، بیان کننده مثلاً این شعر مترجم احساسات شاعر است
ترجمه شده، مطلبی که از زبانی به زبان دیگر ترجمه شده است
نویسنده و رسم کننده و صاحب رسم
فرا رونده
ترجمه کرده شده و از زبانی به زبانی دیگر بیان کرده شده
سراینده و مغنی و سرود گوینده
کسی که آداب وروسم چیزی را رعایت می کند ولی از حقیقت آن آگاه نیست یا به آن توجه نمی کند
Interpreter, Translator
intérprete, tradutor
Dolmetscher, Übersetzer
tłumacz
переводчик
перекладач
tolk, vertaler
intérprete, traductor
interprète, traducteur
interprete, traduttore
अनुवादक
penerjemah
tercüman
통역사 , 번역가
מְתָרְגֵּם , מְתַרגֵם
口译员 , 翻译员
通訳者 , 翻訳者
mfasiri, mtafsiri
ล่าม , นักแปล
অনুবাদক , অনুবাদক
مترجمٌ