جدول جو
جدول جو

معنی متراجم - جستجوی لغت در جدول جو

متراجم(مُ تَ جِ)
سنگ اندازی کننده با هم. (آنندراج). مشغول به سنگ اندازی بر یکدیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تراجم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متهاجم
تصویر متهاجم
هجوم کننده، حمله ور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
روی هم جمع شده، انبوه، فشرده
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ کِ)
گردآینده و بر هم نشیننده. (آنندراج). بر هم نشیننده و گردآینده. (غیاث) ، گردآمده و برروی هم نشسته. (ناظم الاطباء). برروی یکدیگر گرد شده. (یاد داشت به خط مرحوم دهخدا) ، کنایه از هجوم و انبوهی کننده. (غیاث). هجوم کننده و انبوهی نماینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تراکم شود.
- متراکم شدن، گرد آمده شدن به روی هم و یک جا جمع شدن و به روی هم افتادن. (ناظم الاطباء). بر روی یکدیگر گرد آمدن. بر یکدیگر انباشته شدن چیزی یا امری
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ رَءْ ءِ)
مهربان بسیار بارحم و مروت و شفیق و حلیم. (ناظم الاطباء). و رجوع به ترؤم معنی اول شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ جِ)
سپس پایگی بازگردنده. (آنندراج). بازگشته و برگردنده. (ناظم الاطباء) : آن فر و اقبال اپرویز و پارسیان نقصان گرفت و متراجع گشت. (فارسنامۀ ابن بلخی چ کمبریج ص 104). و رجوع به تراجع شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ جِ)
هجوم کننده و حمله نماینده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به تهاجم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
گرد آینده و بر هم نشیننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متهاجم
تصویر متهاجم
هجوم کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
((مُ تَ کِ))
انبوه شده، روی هم جمع شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متهاجم
تصویر متهاجم
((مُ تَ جِ))
هجوم کننده، حمله کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
انبوه، چگال، فشرده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
كثيفةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
Dense, Densely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
dense, densément
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
密集的 , 密集地
دیکشنری فارسی به چینی
متراکم، متراکم شده
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
ঘন , ঘনভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
متراکم , گھنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
หนาแน่น , อย่างหนาแน่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
nene, kwa msongamano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
密な , 密に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
밀집한 , 밀집하게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
צפוף , צפוף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
yoğun, yoğun bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
padat, secara padat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
घना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
denso, densamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
dicht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
щільний , густо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
плотный , плотно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
gęsty, gęsto
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
dicht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
denso, densamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متراکم
تصویر متراکم
denso, densamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی