جدول جو
جدول جو

معنی متدافع - جستجوی لغت در جدول جو

متدافع
(مُ تَ فِ)
یکدیگر را دفع کننده و کارزار. (آنندراج). مشغول به دفع و راندگی و راننده کسی را در جنگ. (ناظم الاطباء) ، هجوم آورنده بر دیگری. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تدافع شود
لغت نامه دهخدا
متدافع
یکدیگر را دفع کننده در کارزار
تصویری از متدافع
تصویر متدافع
فرهنگ لغت هوشیار
متدافع
((مُ تَ فِ))
دفع کننده یکدیگر در کارزار، جمع متدافعین
تصویری از متدافع
تصویر متدافع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تدافع
تصویر تدافع
دفاع کردن، یکدیگر را دفع کردن، همدیگر را پس زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
کسی که چیزی را دفع و رد می کند، دفاع کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
مدفع ها، آلت دفاع از قبیل توپ و تفنگ، آلت دفع، جمع واژۀ مدفع
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ فِ)
هر یک از طرفین که راضی به حکومت حکم و یا قاضی شده باشند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ترافع شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ فِ)
متشافعان دو امری می باشند که منقسم نشوند میان اول و ثانی ایشان چیزی از نوع ایشان نباشد مانند نقطه و نقطه. (دره التاج، از فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ)
شتری که گشاده رود از گرانباری. (آنندراج). ستوری که از سنگینی بار متزلزل باشد. (ناظم الاطباء) ، عاقل و زیرک، به نوبت گیرنده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به متدافی شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ فِ)
پنهان دارندۀ چیزی با یکدیگر. (آنندراج). راضی به پنهان کردن در میان خودشان. (ناظم الاطباء) ، مشغول به دفن دیگری. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تدافن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
راننده و دور کننده، دفاع کننده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متدافع، همپا فندان جمع متدافع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
این واژه در فرهنگنامه های تازی نیامده جفت پذیرنده جفت پذیرنده. توضیح صیغه تشافع در قوامیس معتبر عربی نیامده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدافع
تصویر تدافع
یکدیگر را دفع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متداف
تصویر متداف
همنشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
((مُ فِ))
دفاع کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدافع
تصویر تدافع
((تَ فُ))
دفاع کردن، یکدیگر را پس زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متشافع
تصویر متشافع
((مُ تَ فِ))
جفت پذیرنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
Advocator, Apologist, Defender
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
défenseur, apologiste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
倡导者 , 辩护者 , 防御者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
옹호자 , 변호자 , 수비수
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
savunucu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
pembela
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
সমর্থক , আপোলজিস্ট , রক্ষক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
समर्थक , माफीनामा लेखक , रक्षक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
defensor, apologista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
sostenitore, apologista, difensore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
voorstander, apologeet, verdediger
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
захисник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
защитник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
obrońca, apologeta
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
Verfechter, Verteidiger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
defensor, apologista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مدافع
تصویر مدافع
支援者 , 弁護者 , 防御者
دیکشنری فارسی به ژاپنی