جدول جو
جدول جو

معنی متحیز - جستجوی لغت در جدول جو

متحیز
مجتمع گشته، جایگزین
تصویری از متحیز
تصویر متحیز
فرهنگ فارسی عمید
متحیز
(مُ تَ حَیْ یِ)
جمع شده و مجتمع گشته. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، کسی که در مکانی محصور باشد. (از اقرب الموارد).
- متحیز کردن، محصور کردن:... با آن یار کنند تا آن را متحیز کند و بر یک جای بدارد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی، از یادداشت بخطمرحوم دهخدا) ، فرارکرده از دشمن. (ناظم الاطباء) ، (در اصطلاح فلسفه) آنچه در حیز حاصل شود و به عبارت دیگر هرچه قابل اشارۀ حسیه باشد و نزد متکلمان هیچ یک از جواهر جوهر نیست مگر آن که متحیز بالذات باشد یعنی قابل باشد اشارۀ بالذات را. عرض متحیز بالتبع است. در نزد حکما جوهر گاهی متحیز بالذات است و گاهی اصلا متحیز نیست مانند جواهر مجرده. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 300)
لغت نامه دهخدا
متحیز
جایگزین، در یافتنی جای گزین حاصل در حیز، شیئی که قابل اشاره حسیه است بالذات با بالعرض متحیز است
فرهنگ لغت هوشیار
متحیز
((مُ تَ حَ یِّ))
جای گزین
تصویری از متحیز
تصویر متحیز
فرهنگ فارسی معین
متحیز
جایگزین، جای گیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متحیر
تصویر متحیر
حیران، سرگردان، سرگشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحرز
تصویر متحرز
درپناه شونده، خویشتن دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متمیز
تصویر متمیز
جداشونده، جدا و ممتاز، دارای قوۀ تمییز، دارای عقل و فهم
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ حَیْ یِ زَ)
مار حلقه زده و بر خود پیچیده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
سرگشته، حیران، آواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحرز
تصویر متحرز
پناه شونده، خویشتن دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمیز
تصویر متمیز
جدا و علحده و از هم جدا و متفاوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمیز
تصویر متمیز
((مُ تَ مَ یِّ))
جدا شونده، (ص) جدا، ممتاز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متحرز
تصویر متحرز
((مُ تَ حَ رِّ))
در پناه شونده، خویشتن دار، جمع متحرزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
((مُ تَ حَ یِّ))
سرگشته، حیران، حیرت زده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
Baffled, Stunned, Astonished, Astounded, Bedazzled, Perplexed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
étonné, stupéfait, déconcerté, ébloui, perplexe
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
tercengang, bingung, terpesona
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
ประหลาดใจ , ตกตะลึง , งุนงง , ตะลึง , สับสน , งง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
shangazwa, mchanganyiko, kuchanganyikiwa, ameshangazwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
驚いた , 仰天の , 困惑した , びっくりした , 困惑している , 驚いた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
吃惊的 , 困惑的 , 眼花缭乱的 , 惊讶的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
המום , נבוך , מְבֻלְבַּל , מופתע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
놀란 , 경악한 , 당황한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
şaşkın
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
erstaunt, verblüfft, verwirrt, perplex
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
चकित , भ्रमित , हैरान , चौंक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
stupito, sbalordito, confuso, perplesso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
asombrado, atónito, desconcertado, deslumbrado, perplejo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
verbaasd, verbluft, verward, perplex, verbijsterd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
здивований , приголомшений , розгублений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
изумленный , ошеломленный , озадаченный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
zdumiony, oszołomiony, zaskoczony, zmieszany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
surpreendido, atónito, desconcertado, deslumbrado, perplexo, atônito
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متحیر
تصویر متحیر
متحیر , حیران , حیران
دیکشنری فارسی به اردو