به کرانه شدن دو گروه از یکدیگر. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). تحاوز دو فریق، عدول کردن آنان از یکدیگر. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط)
به کرانه شدن دو گروه از یکدیگر. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). تحاوز دو فریق، عدول کردن آنان از یکدیگر. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط)
چشم پوشنده و اغماض کننده. (منتهی الارب) (آنندراج). آن که چشم می پوشد و اغماض می کند. (ناظم الاطباء) ، درگذرنده از گناه و آمرزندۀ گناه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، از حد درگذرنده. (از منتهی الارب) (آنندراج). از حد درگذرنده و بیرون روندۀ از حد. (ناظم الاطباء). متعدی و آن که از حدود خود در می گذرد و تجاوز می کند و گستاخ. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
چشم پوشنده و اغماض کننده. (منتهی الارب) (آنندراج). آن که چشم می پوشد و اغماض می کند. (ناظم الاطباء) ، درگذرنده از گناه و آمرزندۀ گناه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، از حد درگذرنده. (از منتهی الارب) (آنندراج). از حد درگذرنده و بیرون روندۀ از حد. (ناظم الاطباء). متعدی و آن که از حدود خود در می گذرد و تجاوز می کند و گستاخ. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
از یکدیگر باز شده در حرب. (آنندراج). دو گروه از هم باز شدۀ در حرب. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آرزومند به مخالفت. (ناظم الاطباء) ، آن که متعرض می شود و یا مانعی می اندازد در راه دیگری. (ناظم الاطباء). و رجوع به تحاجز شود
از یکدیگر باز شده در حرب. (آنندراج). دو گروه از هم باز شدۀ در حرب. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آرزومند به مخالفت. (ناظم الاطباء) ، آن که متعرض می شود و یا مانعی می اندازد در راه دیگری. (ناظم الاطباء). و رجوع به تحاجز شود