این کلمه در فرهنگ جانسون و ناظم الاطباء بمعنی ’جای گیرنده در میان خانه آمده’ و چنین می نماید که ’متبحبح’ تصحیف خوانی شده است. و رجوع به متبحبح و تبحبح شود
این کلمه در فرهنگ جانسون و ناظم الاطباء بمعنی ’جای گیرنده در میان خانه آمده’ و چنین می نماید که ’متبحبح’ تصحیف خوانی شده است. و رجوع به متبحبح و تبحبح شود
ستور گردنده در چراگاه. (آنندراج). ستور چراکننده، درون و اندرون و درونی. (ناظم الاطباء) ، آن که کسی را در زیر خود می گیرد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، آن که رخنه می کند در میانۀ هر چیزی. (ناظم الاطباء) ، آن که دریافت می کند حقیقت هر کاری را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، آن که سیر می کند در اطراف باغ. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبطن شود
ستور گردنده در چراگاه. (آنندراج). ستور چراکننده، درون و اندرون و درونی. (ناظم الاطباء) ، آن که کسی را در زیر خود می گیرد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، آن که رخنه می کند در میانۀ هر چیزی. (ناظم الاطباء) ، آن که دریافت می کند حقیقت هر کاری را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، آن که سیر می کند در اطراف باغ. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبطن شود
مرد بر روی افتاده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). فی الحدیث: نهی النبی صلی اﷲعلیه و آله ان یأکل الرجل بشماله او مستلقیاً علی ظهره او منبطحاً علی بطنه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، رودبار فراخ. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به انبطاح شود
مرد بر روی افتاده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). فی الحدیث: نهی النبی صلی اﷲعلیه و آله ان یأکل الرجل بشماله او مستلقیاً علی ظهره او منبطحاً علی بطنه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، رودبار فراخ. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به انبطاح شود