کاونده و تفتیش کننده: پادشاه اسلام خلداﷲ سلطانه از غایت علوهمت همواره متبحث انواع علوم و متفحص فنون حکایات است. (جامعالتواریخ رشیدی). و رجوع به تبحث شود
کاونده و تفتیش کننده: پادشاه اسلام خلداﷲ سلطانه از غایت علوهمت همواره متبحث انواع علوم و متفحص فنون حکایات است. (جامعالتواریخ رشیدی). و رجوع به تبحث شود
بسیارعلم. (آنندراج) (غیاث) (ناظم الاطباء). مرد بسیار با علم که در بحر علوم غور کرده و شناوری کرده باشد. (ناظم الاطباء) : فکیف در نظراعیان حضرت خداوندی عز نصره که مجمع اهل دل است و مرکز علمای متبحر. (گلستان چ فروغی ص 10). سندباد در علوم و فضایل متبحر است. (سندبادنامه ص 62) ، بسیارمال. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبحر شود
بسیارعلم. (آنندراج) (غیاث) (ناظم الاطباء). مرد بسیار با علم که در بحر علوم غور کرده و شناوری کرده باشد. (ناظم الاطباء) : فکیف در نظراعیان حضرت خداوندی عز نصره که مجمع اهل دل است و مرکز علمای متبحر. (گلستان چ فروغی ص 10). سندباد در علوم و فضایل متبحر است. (سندبادنامه ص 62) ، بسیارمال. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبحر شود
پگاه آینده. (آنندراج). پگاه آینده و آن که بامداد می رسد. (ناظم الاطباء) ، کسی که پگاه می خوابد و به خود مشغول می گردد، خورندۀ در بامداد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تصبح شود
پگاه آینده. (آنندراج). پگاه آینده و آن که بامداد می رسد. (ناظم الاطباء) ، کسی که پگاه می خوابد و به خود مشغول می گردد، خورندۀ در بامداد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تصبح شود
مرکّب از: ’ب ح ح’، جای گرفتن و فرودآمدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تبحبح الدار، جای گرفت در وسط خانه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تبحبح حیاء، فراخ باریدن باران و جای گرفتن در زمین. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، تبحبح عرب در لغات خود، وسعت دادن آن. (از اقرب الموارد)
مُرَکَّب اَز: ’ب ح ح’، جای گرفتن و فرودآمدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تبحبح الدار، جای گرفت در وسط خانه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تبحبح حیاء، فراخ باریدن باران و جای گرفتن در زمین. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، تبحبح عرب در لغات خود، وسعت دادن آن. (از اقرب الموارد)
این کلمه در فرهنگ جانسون و ناظم الاطباء بمعنی ’جای گیرنده در میان خانه آمده’ و چنین می نماید که ’متبحبح’ تصحیف خوانی شده است. و رجوع به متبحبح و تبحبح شود
این کلمه در فرهنگ جانسون و ناظم الاطباء بمعنی ’جای گیرنده در میان خانه آمده’ و چنین می نماید که ’متبحبح’ تصحیف خوانی شده است. و رجوع به متبحبح و تبحبح شود