- متبادر
- آنکه پیشی گیرد و بشتابد
معنی متبادر - جستجوی لغت در جدول جو
- متبادر ((مُ تَ دِ))
- پیشی گیرنده، چیزی که ناگهان به خاطر آید
- متبادر
- پیشی گیرنده
متبادر به ذهن: وارد شده به ذهن، چیزی که ناگهان به خاطر می آید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
متبادره در فارسی مونث متبادر: شتابنده، در آینده، زود رسنده مونث متبادر جمع متبادرات
جمع متبادر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متبادره، در آیندگان زود رسندگان جمع متبادره
مژده دهنده
معاوضه کرده شده
شتابنده، درآینده، زود رسنده، پیشی گیرنده
Reciprocal
recíproco
wechselseitig
wzajemny
взаимный
взаємний
wederzijds
recíproco
réciproque
reciproco
पारस्परिक
timbal balik
karşılıklı
ya kipekee
ตอบแทน
পরস্পর
متبادلٌ
متبادل
بهم بشتافتن، در کاری پیشی گرفتن
پیشی گرفتن، خطور کردن به ذهن
وارد شده به ذهن، چیزی که ناگهان به خاطر می آید