جدول جو
جدول جو

معنی متبادر - جستجوی لغت در جدول جو

متبادر
آنکه پیشی گیرد و بشتابد
تصویری از متبادر
تصویر متبادر
فرهنگ لغت هوشیار
متبادر
((مُ تَ دِ))
پیشی گیرنده، چیزی که ناگهان به خاطر آید
تصویری از متبادر
تصویر متبادر
فرهنگ فارسی معین
متبادر
پیشی گیرنده
متبادر به ذهن: وارد شده به ذهن، چیزی که ناگهان به خاطر می آید
تصویری از متبادر
تصویر متبادر
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

متبادره در فارسی مونث متبادر: شتابنده، در آینده، زود رسنده مونث متبادر جمع متبادرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبادرین
تصویر متبادرین
جمع متبادر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبادرات
تصویر متبادرات
جمع متبادره، در آیندگان زود رسندگان جمع متبادره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متباشر
تصویر متباشر
مژده دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبادل
تصویر متبادل
معاوضه کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبا در
تصویر متبا در
شتابنده، درآینده، زود رسنده، پیشی گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
पारस्परिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تبادر
تصویر تبادر
بهم بشتافتن، در کاری پیشی گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبادر
تصویر تبادر
پیشی گرفتن، خطور کردن به ذهن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبادر
تصویر تبادر
((تَ دُ))
پیشی گرفتن، شتافتن، بدون اندیشیدن، معنی را از لفظ فهمیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متبادر به ذهن
تصویر متبادر به ذهن
وارد شده به ذهن، چیزی که ناگهان به خاطر می آید
فرهنگ فارسی عمید