جدول جو
جدول جو

معنی متابله - جستجوی لغت در جدول جو

متابله(سَن ن)
تابل القدر متابله، دیگ ابزار ریخت در دیگ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقابله
تصویر مقابله
روبارو شدن، دو چیز را با هم برابر کردن، رو به رو کردن، در ادبیات در فن بدیع نوعی تضاد که ما بین اجزای دو جمله یا دو مصراع کلماتی ضد یکدیگر باشد مانند این شعر، برای مثال سیاه زنگی هرگز شود سفید به آب / سفید رومی هرگز شود سیاه به دود (سعدی۱ - ۴۳۱)
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ رَبْ بَ لَ)
زن بسیارگوشت. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زن پرگوشت پستان بزرگ. (ناظم الاطباء). و رجوع به تربل شود
لغت نامه دهخدا
(مَ بِ لَ)
جاهای سرگین انداختن. (غیاث). جاهای نجاست و جاهای سرگین انداختن. (آنندراج). و رجوع به مزبله شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ بِ لَ)
مؤنث متقابل: احترامات متقابله. معاملۀ متقابله. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ ذَبْ بَ لَ)
زنی که به رفتارمردان رود. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به متذبل و تذبل شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ لِهْ)
خود را ابله نماینده بی آن که باشد. (آنندراج). کسی که خود را ابله می نماید. (ناظم الاطباء). و رجوع به تباله شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متابعه
تصویر متابعه
متابعت در فارسی: پیروی، همگویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متباله
تصویر متباله
گول نما
فرهنگ لغت هوشیار
متامله در فارسی مونث متامل: درنگ کننده، فرجام اندیش مونث متامل جمع متاملات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
با یکدیگر برابری کردن، دو چیز را با هم برابر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
((مُ بِ لَ یا لِ))
دو چیز را با هم برابر کردن، تلافی کردن، مقایسه کردن نسخه های یک متن با یکدیگر، به مثل رفتار همسان در پاسخ به رفتار دیگری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
روبه رویی، رویارویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
المواجهة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
Juxtaposition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
juxtaposition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
并列
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
موازنہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
การเปรียบเทียบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
kulinganisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
השוואה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
対比
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
karşılaştırma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
대비
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
perbandingan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
তুলনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
तुलना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
yuxtaposición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
juxtapositie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
зіставлення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
сопоставление
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
zestawienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
Gegenüberstellung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
justaposição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
giustapposizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی