- مبصره
- مونث مبصر گواه پروهان مونث مبصر و روشن پیدا مونث مبصر جمع مبصرات. مونث مبصر جمع مبصرات. مونث مبصر جمع مبصرات
معنی مبصره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

توضیحی که بر موادی از قانون می افزایند، کنایه از مطلبی که برای واضح و روشن کردن بیشتر، علاوه بر مطلب اصلی گفته می شود

با بصیرت، کنایه از پیشگو
دانش آموزی که از جانب معلم به حفظ نظم در کلاس می پردازد
دانش آموزی که از جانب معلم به حفظ نظم در کلاس می پردازد
زمین خوب خاک سرخ، اندک شیر پارسی تازی شده بس ره از شهرها گل نیشابوری سنگ سپید
هوشیاری زیرکی بصیرت: گفتند باری کم گری تا کم نگردد مبصری که چشم نابینا شود چون بگذرد از حد بکا. (دیوان کبیر)، مبصر بودن ارشدیت کلاس
سوهان، رنده مبشره در فارسی مونث مبشر: مژده یافته به ده تن از پیروان پیامبر اسلام (ص) ده مژده یافته (عشره مبشره) گفته می شود زیرا پیامبر به آنان مژده بهشت داده بودند. مبشره در فارسی مونث مبشر: مژده دهنده مونث مبشر جمع مبشرات. یا عشره مبشره ده مبشره. (ده مژده داده) ده تن بودند از صحابه رسول ص که پیامبر بمدلول آیه قرآن والسابقون الاولون من المهاجرین والانصار والذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضواعنه. آنانرا بشارت به بهشت داد و آنان عبارتند از: ابوبکر عمر عثمان علی ع طلحه زبیر عبدالرحمن بن عوف ابوعبیده جراح سعدبن وقاص: به ده مبشره و ده مقوله عالم به ده حس و به ده ایام ماه عاشورا. (عطار) مونث مبشر جمع مبشرات

((تَ ص ِ رِ))
فرهنگ فارسی معین
بینا گردانیدن، پند گرفتن، توضیحی که برای روشن شدن بعضی از مواد قانون، به آن افزوده می شود
