مبسم دندان پیشین، کنایه از لب و دهان ادامه... دندان پیشین، کنایه از لب و دهان تصویر مبسم فرهنگ فارسی عمید
مبسم (سُ) تبسم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تبسم و آن مصدر میمی است. (از محیطالمحیط) (از ذیل اقرب الموارد) ادامه... تبسم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تبسم و آن مصدر میمی است. (از محیطالمحیط) (از ذیل اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
مبسم (مَ سِ) دندان پیشین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد) ادامه... دندان پیشین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا