جدول جو
جدول جو

معنی مبانه - جستجوی لغت در جدول جو

مبانه
(مُ نَ)
زنی که شوهرش وی را طلاق داده باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آبانه
تصویر آبانه
(دخترانه)
منسوب به آبان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شبانه
تصویر شبانه
مربوط به شب، در هنگام شب، هر چیز شب مانده، شبینه
شبان، چوپان، برای مثال گفت با خود کز این شبانۀ پیر / شاهی آموختم زهی تدبیر (نظامی۴ - ۷۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغانه
تصویر مغانه
به روش مغان، مانند مغان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زبانه
تصویر زبانه
بیرون آمدگی زبان مانند هر چیزی مثلاً زبانۀ ترازو، زبانۀ قفل، زبانۀ ساعت،
پره، شعله مثلاً زبانۀ آتش (شعلۀ آتش)، زبانۀ شمع (شعلۀ شمع)
زبانه زدن: شعله کشیدن آتش
زبانه کشیدن: شعله کشیدن آتش، زبانه زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبانی
تصویر مبانی
مبناها، پایه ها، بنیان ها، جمع واژۀ مبنا
بناها، عمارت ها، ساختمان ها، بن ها، پایه ها، اساس ها، ساختن ها، جمع واژۀ بنا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میانه
تصویر میانه
وسط، میان، آنچه در میان چیزی جا دارد، متوسط، محتوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معانه
تصویر معانه
یاریگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکانه
تصویر مکانه
مکانت در فارسی: جای جایگاه، خهر گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباذنه
تصویر مباذنه
فروتنی نمودن، اقرار کردن و شناختن و دانستن چیز را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانه
تصویر میانه
مابین، ضد کنار و جانب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهانه
تصویر مهانه
مهانت در فارسی: خواری خوار گشتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغانه
تصویر مغانه
منسوب به مغان مربوط به مغان. شرابی که زردشتیان بعمل آورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرانه
تصویر مرانه
مرانه در فارسی: زغال اخته از گیاهان زغال اخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مثانه
تصویر مثانه
آبدان که جای بول باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متانه
تصویر متانه
متانت در فارسی: استواری، نیرو مندی، گرانسنگی، پابر جایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبطنه
تصویر مبطنه
مبطنه در فارسی: کمر باریک: زن مونث مبطن زن میان باریک جمع مبطنات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبناه
تصویر مبناه
راز، جامه دان، سفره چرمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبینه
تصویر مبینه
مونث مبین روشن گشته آشکار شده مونث مبین
فرهنگ لغت هوشیار
مباینه و مباینت در فارسی: اویناختاری ناسازی از هم جدا شدن از یکدیگر جدا شدن با هم مخالف بودن جمع مباینات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباسه
تصویر مباسه
تنگدستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبانی
تصویر مبانی
عمارتها و بناها و اساسها و شالوده ها
فرهنگ لغت هوشیار
مباثت در فارسی راز فاشی (فاش پارسی است) راز گویی، فرمخوار خواهی (فرم غم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباده
تصویر مباده
پایا پای سودا پایا پای
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته لبانه دیو سپید سینه پچ سینه بیخ از گیاهان آرزو نیاز درختچه ایست از تیره فرفیون که مخصوص نواحی کم ارتفاع و پست جنگل میباشد. این گیاه در سراسر نواحی معتدل و گرم کره زمین میروید. عصاره انساج این گیاه در پزشکی بعنوان مدر تجویز میشود و همچنین برای پانسمان جراحتها و زخمها بکار میرود دیو سفید سینه بیخ سینه پچ لاغیه لاعیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غبانه
تصویر غبانه
سست خردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبانه
تصویر طبانه
زیرکی زیرک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبانه
تصویر شبانه
هنگام شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبانه
تصویر زبانه
چیزی که مشابهت بزبان داشته باشد مانند زبانه آتش و زبانه تیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذبانه
تصویر ذبانه
یک مگس
فرهنگ لغت هوشیار
آشکار کردن، جدا کردن، پیدا کردن، سو دادن یاران پیدا کردن روشن کردن هویدا کردن روشن کردن هویدا کردن، پیدا شدن آشکار شدن هویدا شدن، پیدایی ظهور روشنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبانه
تصویر زبانه
هر چیز که مانند زبان باشد، زبانه ترازو، زبانه قفل، زفانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شبانه
تصویر شبانه
((شَ نِ یا نَ))
مربوط یا متعلق به شب، در طول یک شب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مثانه
تصویر مثانه
((مَ نِ))
کیسه عضلانی غشایی که ادرار پس از خروج از کلیه ها، در آن جمع می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میانه
تصویر میانه
متوسط
فرهنگ واژه فارسی سره