جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مغانه

مغانه

مغانه
منسوب به مغان مربوط به مغان. شرابی که زردشتیان بعمل آورند
مغانه
فرهنگ لغت هوشیار

چغانه

چغانه
آلتی موسیقی که عبارتست از بدو باریکه چوب تراشیده که انتهای آنها بهم متصل بود و آنرا بشکل انبر و زنگ میساخته اند و زنگوله هایی در دو انتهای دیگر آن می بستند و با بستن و باز کردن این دو شاخه زنگها و زنگوله های مذکور بصدا در میامد، آلتی موسیقی از ذوی الاوتار که با مضراب و زخمه نواخته میشد، چوبی شبیه بمشته حلاجی که یک سر آنرا بشکافند و جلاجلی چند در آن تعبیه کنند و بدان اصول را نگاه دارند چغان، پرده و نغمه ایست از موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار

صغانه

صغانه
پارسی تازی گشته چغانه چکانه از ابزار های خنیا کفچکی است که بدان چند زنگوله آویخته اند
فرهنگ لغت هوشیار

مغازه

مغازه
دکّان، جایی سرپوشیده در کنار بازار یا خیابان یا کوچه که کالاهایی در آنجا برای فروش آماده سازند
مغازه
فرهنگ فارسی عمید

مرغانه

مرغانه
تُخمِ مُرغ، جسمی مغذی تقریباً بیضوی با پوستی نسبتاً محکم که در شکم مرغ خانگی تولید می شود، خاگ، آستینِه، آسینِه
مرغانه
فرهنگ فارسی عمید

چغانه

چغانه
از آلات موسیقی شبیه قاشق که چند زنگوله به آن آویخته و با دست تکان می دادند، چَغان، چَغَنه، برای مِثال مطرب از کار چون فروماند / خشم بر گوشۀ چغانه کند (ابن یمین - ۳۸۳)
چغانه
فرهنگ فارسی عمید