معنی مبارزت - جستجوی لغت در جدول جو
مبارزت
جنگ و کارزار
جنگ و کارزار
تصویر مبارزت
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر مبارز
مبارز
آنکه برای جنگ با کسی به میدان آید، جنگاور، جنگجو
آنکه برای جنگ با کسی به میدان آید، جنگاور، جنگجو
فرهنگ فارسی عمید
تصویر معارزت
معارزت
با یکدیگر مخالفت و سخت گیری کردن، با هم دشمنی کردن
با یکدیگر مخالفت و سخت گیری کردن، با هم دشمنی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر مبارزه
مبارزه
جنگ کردن با یکدیگر برای شکست حریف، برای رسیدن به هدفی تلاش کردن
جنگ کردن با یکدیگر برای شکست حریف، برای رسیدن به هدفی تلاش کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر مبارات
مبارات
نوعی طلاق به علت از هم بیزار شدن زن و مرد، ادعای برابری نمودن
نوعی طلاق به علت از هم بیزار شدن زن و مرد، ادعای برابری نمودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر مبارات
مبارات
برابری و نبرد کردن با کسی در کاری
برابری و نبرد کردن با کسی در کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مبارزات
مبارزات
جمع مبارزه، رزم ها کار زارها جمع مبارزه: مبارزات سیاسی
جمع مبارزه، رزم ها کار زارها جمع مبارزه: مبارزات سیاسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مبارزه
مبارزه
نبرد کردن با یکدیگر
نبرد کردن با یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
مبارزی
در تازی نیامده نستوهی جنگاوری عمل مبارز جنگجویی: دیگری گفت: سبکتگین بمبارزی و مروت و سخاوت... از همه مقدم تر است
در تازی نیامده نستوهی جنگاوری عمل مبارز جنگجویی: دیگری گفت: سبکتگین بمبارزی و مروت و سخاوت... از همه مقدم تر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مبارزه
مبارزه
((مُ رِ زِ))
جنگیدن، کارزار کردن، محاربه
جنگیدن، کارزار کردن، محاربه
فرهنگ فارسی معین
تصویر مبارات
مبارات
((مُ))
بری شدن از یکدیگر، بیزار شدن از هم
بری شدن از یکدیگر، بیزار شدن از هم
فرهنگ فارسی معین
تصویر مبارزه
مبارزه
پیکار، چالش، ستیز، نبرد
پیکار، چالش، ستیز، نبرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر مبارز
مبارز
جنگاور، چالشگر، رزمنده، ستیزنده
جنگاور، چالشگر، رزمنده، ستیزنده
فرهنگ واژه فارسی سره
مبارزات
مُبارِزات
نضالاتٌ
نِضَالَاتٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر مبارزات
مبارزات
Struggles
Struggles
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مبارزات
مُبارِزات
luttes
luttes
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مبارزات
مُبارِزات
闘争
闘争
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مبارزات
مُبارِزات
جدوجہد
جدوجہد
دیکشنری فارسی به اردو
مبارزات
مُبارِزات
mapambano
mapambano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مبارزات
مُبارِزات
การต่อสู้
การต่อสู้
دیکشنری فارسی به تایلندی
مبارزات
مُبارِزات
מַאֲבָקִים
מַאֲבָקִים
دیکشنری فارسی به عبری
مبارزات
مُبارِزات
সংগ্রামগুলি
সংগ্রামগুলি
دیکشنری فارسی به بنگالی
مبارزات
مُبارِزات
奋斗
奋斗
دیکشنری فارسی به چینی
مبارزات
مُبارِزات
lotte
lotte
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مبارزات
مُبارِزات
투쟁
투쟁
دیکشنری فارسی به کره ای
مبارزات
مُبارِزات
mücadeleler
mücadeleler
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مبارزات
مُبارِزات
perjuangan
perjuangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مبارزات
مُبارِزات
संघर्ष
संघर्ष
دیکشنری فارسی به هندی
مبارزات
مُبارِزات
luchas
luchas
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مبارزات
مُبارِزات
боротьби
боротьби
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مبارزات
مُبارِزات
борьбы
борьбы
دیکشنری فارسی به روسی
مبارزات
مُبارِزات
walki
walki
دیکشنری فارسی به لهستانی
مبارزات
مُبارِزات
Kämpfe
Kämpfe
دیکشنری فارسی به آلمانی
مبارزات
مُبارِزات
lutas
lutas
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مبارزات
مُبارِزات
strijd
strijd
دیکشنری فارسی به هلندی