جدول جو
جدول جو

معنی مایی - جستجوی لغت در جدول جو

مایی
ما بودن، هستی، وجود، کنایه از خودبینی، خودخواهی، تکبر
مایی ومنی: کنایه از خودبینی، خودخواهی، تکبر، برای مثال در بحر مایی و منی افتاده ام بیار / می تا خلاص بخشدم از مایی و منی (حافظ - ۹۵۶)
تصویری از مایی
تصویر مایی
فرهنگ فارسی عمید
مایی
تکبر، مالدار
تصویری از مایی
تصویر مایی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سمایی
تصویر سمایی
((سَ))
آسمانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همایی
تصویر همایی
((هُ))
همای بودن، مانند هما بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمایی
تصویر نمایی
Exponential
دیکشنری فارسی به انگلیسی
экспоненциальный
دیکشنری فارسی به روسی
експоненціальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
प्रत्यायिक
دیکشنری فارسی به هندی
เชิงเลข
دیکشنری فارسی به تایلندی
أستقبليٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از محیی
تصویر محیی
(پسرانه)
زنده کننده، احیاکننده، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مایا
تصویر مایا
(دخترانه)
در اساطیر یونان مادر هرمس، در اساطیر روم الهه بهار و حاصلخیزی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهی
تصویر ماهی
(دخترانه)
جانوری مهره دار، آبزی معروف
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مانی
تصویر مانی
(پسرانه)
پیامبر ایرانی در زمان شاپور ساسانی، نام بنیانگذار آیین مانوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماری
تصویر ماری
(دخترانه)
فرانسه از عبری، مریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مایع
تصویر مایع
آبگون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماضی
تصویر ماضی
گذشته، پارینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مادی
تصویر مادی
گیتایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نایی
تصویر نایی
منفی
فرهنگ واژه فارسی سره