- مایعرف
- آنچه شناخته شده، کالا، متاع، اسباب خانه که برای کسی به جا مانده باشد
معنی مایعرف - جستجوی لغت در جدول جو
- مایعرف
- آنچه که شناخته شده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه شناخته شد مال و اثاثه خانه که بازمانده و ته بساط باشد
جمع مائعه، آبگونگان جمع مایعه (مایع)
جوینده و خواهندۀ چیزی برای شناختن آن
در تازی مائعه مونث مائع آبگونه مونث مایع جمع مایعات
شناختخواه، جست و جو گر طلب کننده چیزی به جهت شناختن آن، جستجو کننده گم شده، سالک که باول وهله از شناخت خدا غافل بود و بزودی حاضر گردد و فاعل مطلق را در صور وسایط و روابط باز شناسد، جمع متعرفین
((مُ تَ عَ رِّ))
فرهنگ فارسی معین
طلب کننده چیزی به جهت شناختن آن، جستجو کننده گم شده، سالک که به اول وهله از شناخت خدا غافل بود و بزودی حاضر گردد و فاعل مطلق را در صور و وسایط و روابط باز شناسد
آبگون
شناسه
شناخته تر، کمیاب تر، درازتر، استوارتر
شناساننده، آشنا کننده، تعریف کننده، در علم منطق قضیۀ معلومی که موجب کشف مجهولی شود
آگاه تر، معروف تر، شناخته شده تر، شناساتر
هر چیز روان مثل آب و سرکه که بر روی زمین جاری شود، جسمی که روان باشد، آبکی، سیال
تعریف کننده و شناساننده
((مُ عَ رِّ))
فرهنگ فارسی معین
شناساننده، تعریف کننده، مجموعه ای از تصورات معلوم که موجب شناسایی یک مجهول می گردد
از حالت های سه گانۀ ماده که در آن شکل ماده از شکل ظرف خود تبعیت می کند، آبگونه
Liquid
líquido
płynny
жидкий
рідкий
vloeibaar
flüssig
líquido
liquide
liquido
kioevu