جدول جو
جدول جو

معنی ماژ - جستجوی لغت در جدول جو

ماژ
عیش، عشرت، خوشی، برای مثال در این محنت سرای شادی و غم / که گاهی ماژ باشد گاه ماتم (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۷)، آسودگی
تصویری از ماژ
تصویر ماژ
فرهنگ فارسی عمید
ماژ
عیش و عشرت و فراغت باشد، خوشی
تصویری از ماژ
تصویر ماژ
فرهنگ لغت هوشیار
ماژ
عیش، عشرت، خوشی
تصویری از ماژ
تصویر ماژ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نماژ
تصویر نماژ
نماز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماژول
تصویر ماژول
پیمانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماژور
تصویر ماژور
سرگرد، افسر ارتش بالاتر از سروان، یاور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماژیک
تصویر ماژیک
عجیب و غریب، نوعی قلم برای رنگ آمیزی، سحر و جادو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماژولیک
تصویر ماژولیک
فرانسوی چینی ایتالیایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماژور
تصویر ماژور
فرانسوی سرگرد در ارتش، یاور در شهربانی سرگرد یاور
فرهنگ لغت هوشیار
فریادی باشد که موش در وقتی که گربه را ببیند یا ماری قصد گرفتن او کرده باشد کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماژو ریته
تصویر ماژو ریته
فرانسوی بیشینگی، بالندگی برنایی
فرهنگ لغت هوشیار
نام تجارتی نوعی قلم دارای محفظه مرکب روغنی و نوک نمدی که بیشتر برای نوشتن خط درشت یا نقاشی و طراحی به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماژور
تصویر ماژور
((ژُ))
سرگرد، یاور
فرهنگ فارسی معین
قلمی دارای محفظه ای از جوهر و نوک نمدی که برای نوشتن و نقاشی کابرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماژولار
تصویر ماژولار
Modular
دیکشنری فارسی به انگلیسی
मॉड्युलरिटी
دیکشنری فارسی به هندی
मॉड्यूलर
دیکشنری فارسی به هندی