جدول جو
جدول جو

معنی ماهیخواری - جستجوی لغت در جدول جو

ماهیخواری(خوا / خا)
حالت و چگونگی ماهیخوار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به معنی اول ماهیخوار شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهی خوار
تصویر ماهی خوار
ویژگی هر جانوری که از ماهی تغذیه می کند، پرنده ای با منقار دراز، دم کوتاه و پرهایی به رنگ سبز و آبی و سفید که بیشتر در کنار رودخانه ها می نشیند و ماهی صید می کند
فرهنگ فارسی عمید
(خَ گُ)
رجوع به ماهیخوار شود
لغت نامه دهخدا
(ماهْ)
دخل در یک ماه، ماهیانه و شهریه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
پرنده ای که دارای منقار کیسه ای و دم کوتاه و پرهایش برنگ سبز و آبی و سفید است و بیشتر در کنار رودخانه ها می نشیند
فرهنگ لغت هوشیار
دیدن ماهی خواره، دلیل زن بود. اگر دید ماهی خواره داشت، دلیل که زنی بخواهد. اگر دید ماهی خواره از دست او بپرید، دلی که زن را طلاق دهد. جابرمغربی گویدک دیدن ماهی خواره، دلیل غم و اندوه است. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب