جدول جو
جدول جو

معنی ماهیجیر - جستجوی لغت در جدول جو

ماهیجیر
معرب ماهی گیر، صیاد، (فرهنگ فارسی معین)، (اصطلاح نجوم) وجه اول دلو (بنابر کتاب المدخل ابومعشر)، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
ماهیجیر
پارسی تازی گشته ماهیگیر ماهی گیر صیاد، وجه اول دلو
تصویری از ماهیجیر
تصویر ماهیجیر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهیار
تصویر ماهیار
(پسرانه)
دوست و یاور ماه، از شخصیتهای شاهنامه، نام زرگری در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهیگیر
تصویر ماهیگیر
کسی که برای تفریح ماهی صید می کند یا پیشه اش ماهیگیری است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاهیجی
تصویر لاهیجی
از مردم لاهیجان
فرهنگ فارسی عمید
عبدالرزّاق، او راست شوارق الالهام و آن شرحی است بر تجریدالکلام خواجه نصیرالدین طوسی، و هم او راست گوهر مراد در حکمت به فارسی، رجوع به عبدالرزاق لاهیجی شود
لغت نامه دهخدا
نام دهی چهار فرسخ بیشتر میانۀ شمال و مغرب گاوکان، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
منسوب به لاهیجان، لاهیجانی، اهل لاهیجان
لغت نامه دهخدا
(دَ سُ لِ)
موضعی است نزدیک قمشه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(ماهْ)
نام کشندۀ دارا. (ناظم الاطباء). نام موبدی که دارا راکشت. (از فهرست ولف). نام یکی از دو خائن که داریوش سوم را کشتند به روایت ایرانی و نام خائن دیگر جانوسیار است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
دو دستور بودش گرامی دو مرد
که با او بدندی به دشت نبرد
یکی موبدی نام او ماهیار
دگر مرد را نام جانوسیار.
(شاهنامه چ بروخیم ج 6 ص 1800).
مهین برچپ و ماهیارش به راست
چو شب تیره گشت از هوا باد خاست.
(شاهنامه ایضاً).
چو بشنید گفتار جانوسیار
سکندر چنین گفت با ماهیار.
(شاهنامه ایضاً ص 1801).
تا ناگاه جانوسیار و ماهیار وی را به شب اندر چندی شمشیرزدند و بیفتاد و ایشان جاندار خاص بودند و بهری گویند دستوران بودند. (مجمل التواریخ والقصص ص 56).
ناجوانمردی است چون جانوسیار و ماهیار
یار دارا بودن و دل با سکندر داشتن.
قاآنی
نام پیری معروف در دربار بهرام گور. (از فهرست ولف) :
یکی پیر بدنام او ماهیار
شده سال او بر صد و شصت و چار.
فردوسی
نام گوهرفروشی معاصر با بهرام گور. (از فهرست ولف) :
چو در پیش او مست شد ماهیار
چنین گفت با میزبان شهریار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(سَ یَ)
آنچه عن قریب آید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ماسیأتی
لغت نامه دهخدا
(خَ وَ)
ماه گیرنده، گیرندۀ ماه، که ماه را بتواند گرفت، که ماه را گرفتار و اسیر تواند کرد:
گر او را کمندی بود ماه گیر
مرا هم کمندی بود شاه گیر،
نظامی
لغت نامه دهخدا
صیاد ماهی، (ناظم الاطباء)، دامیار، سماک، عرکی ّ، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، ماهی گیرنده و معرب آن ماهیجیر:
چون سلیمان نبود ماهی گیر
خاتم آورد باز دست آخر،
خاقانی،
،
به معنی ماهیخوار، (آنندراج)، مرغ ماهیخوار، رجوع به ماهیخوار شود، سگ آبی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خَ گُ)
رجوع به ماهیخوار شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
مخفف شاه انجیر. انجیر بزرگ و یا ممتاز در نوع و جنس از دیگرانجیران. رجوع به شاه انجیر و دزی ج 1 ص 717 شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
عبدالله بن صالح بن جمعه بن سماهیجی بحران. از فقهاء و ادبای امامیه، نسبت وی بسماهیج است. او راست: جواهرالبحرین فی احکام الثقلین، صحیفه العلویه، مصائب الشهداء و مناقب السعداء در پنج مجلد، ریاض الجنان المشحون باللؤلؤ و المرجان بر روش کشکول، کتاب الخطب مربوط بجمعه و اعیاد، مینه الحماسین فی اجوبه الشیخ یاسین، مسائل الحسنیه، رسائل که تعداد آنها قریب به بیست رساله است. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 560)
لغت نامه دهخدا
شغل و عمل ماهی گیر. یا تور ماهیگیری. دامی که از تور تهیه کنند و بدان ماهی صید نمایند. یاقایق ماهیگیری. قایقی که در آن ماهی گیران بصید ماهی پردازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهیجی
تصویر لاهیجی
منسوب به لاهیجان از مردم لاهیجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهی گیر
تصویر ماهی گیر
کسی که ماهی صید می کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهیگیر
تصویر ماهیگیر
آنکه ماهی صید کند صیاد ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهیگیر
تصویر ماهیگیر
کسی که کارش گرفتن ماهی است، صیاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهیگیر
تصویر ماهیگیر
صیاد
فرهنگ واژه فارسی سره
خواب یک ماهیگیر را می بینید: منتظر خبرهای بسیار خوش باشید.
شما ماهیگیر هستید: خوشبختی شما حتمی است
تعداد زیادی ماهیگیر: یک دوره بزرگ خوشبختی شما به همراهی یک ماهیگیر هستید: شانس
ماهیگیری در دریا: مراقب خیانت باشید.
ماهیگیری در رودخانه: ۱- علامت از دست دادن یک دوست ۲- ناکامی در عشق
با تور ماهی می گیرید: کار یا معاملاتی با یک زن باهوش انجام می دهید.
به دیگران می گوئید که به ماهیگیری بروند: پرگوئیهای بسیار درباره شما می شود.
دیگران به ماهیگیری می روند: نگرانیهای شما پایان می گیرد.
شما به ماهیگیری می روید: یک دوست را از دست می دهید.
با شخصی که بسیار دوست دارید ماهیگیری میکنید: دقایق پرارزش و پرلذتی را خواهید گذراند
با اعضاء خانواده ماهیگیری می کنید: مراقب باشید دیگران درباره شما صحبت می کنند.
دشمنان ماهیگیری می کنند: یک راز فاش میشود
با چوب خیزران ماهیگیری می کنید: تنهائی
در یک کانال ماهیگیری می کنید: نقشه های بزرگتان را عملی خواهید کرد.
در یک مرداب ماهیگیری می کنید: باید به خود و قضاوت خود اعتماد کنید.
از بالای یک صخره ماهیگیری می کنید: وقایع بسیار مهم و پرسود - کتاب سرزمین رویاها
دیدن صیادان ماهی در خواب، علامت آن است که به سعادت و کامیابی دست می یابید که تا آن روز طعم آن را نچشیده بودید.
اگر خواب ببینید در حین ماهیگیری ماهی صید کرده اید، تعبیر آن نتایج خوبی است که در زندگی بدست خواهید آورد و اگر بر عکس در خواب موفق به صید ماهی نشوید، در آینده اتفاقهای ناگواری برایتان رخ خواهد داد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب