جدول جو
جدول جو

معنی ماهونک - جستجوی لغت در جدول جو

ماهونک
(نَ)
دهی از دهستان حومه است که در بخش مشیز شهرستان سیرجان واقع است و 177 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهویه
تصویر ماهویه
(دخترانه)
ماهوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خاتونک
تصویر خاتونک
(دخترانه)
خاتون (بانو) + ک، بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیکی شیراز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهنوش
تصویر ماهنوش
(دخترانه)
آنکه چون ماه زیبا و چون عسل شیرین است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهناک
تصویر ماهناک
(دخترانه)
روشنی ماه و مهتاب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
(دخترانه)
دختر ارمنشاه شاه ماچین در داستان سمک عیار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مالانک
تصویر مالانک
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، تالانک، تالانه، رنگینا، شفرنگ، شلیر، شفترنگ، شکیر، رنگینان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه نو
تصویر ماه نو
ماه شب اول از تقویم قمری، هلال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهوار
تصویر ماهوار
مانند ماه، مثل ماه، کنایه از زیبا، نیکوروی، ماهیانه، شهریه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مانورک
تصویر مانورک
چکاوک، پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر، چکاو، چکوک، چاوک، ژوله، جل، جلک، هوژه، خجو، خاک خسپه، نارو، قبّره، قنبره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بابونک
تصویر بابونک
بابونه، گیاهی علفی و خوش بو با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سفید که بعضی از انواع آن مصرف دارویی دارد، اقحوان، بابونج، تفّاح الارض، کوبل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
ویژگی امری که هر ماه اتفاق می افتد، ویژگی حقوقی که در آخر هر ماه پرداخت شود، در هر ماه، ماهنامه
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
دهی از دهستان کرچمیو است که در بخش داران شهرستان فریدن واقع است و 207 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ)
دهی از دهستان حومه خاوری است که در شهرستان رفسنجان واقع است و 371 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان القورات است که در بخش حومه شهرستان بیرجند واقع است و 234 تن سکنه دارد، مزرعۀ عبداﷲ جزء این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بابونک
تصویر بابونک
بابونه
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه مربوط و وابسته به ماه باشد، نقد و جنسی که در ماه بهر که مقرر شده میدهند
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از اجزای توپهای قدیم بوده که برای هدف گیری از آن استفاده میشده است: (چون نظربه توپخانه کرده دانست که میمونک قرارنداده اند پس بخدمت خواندگار آمده عرض نمودکه... این توپخانه را هرگاه خالی کنند ضرربسپاه روم نخواهد رسانید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانورک
تصویر مانورک
جل، گونه ای مرغابی که آنرا سرخاب نیز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماه نو
تصویر ماه نو
هلال
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه در زیر است در زیر جمله اسمی) آنچه زیر اوست آنچه بعد از اوست: بمحشر آدم و مادونه با هم همه زیر لوایت دست برهم. (اسرارنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهناک
تصویر ماهناک
جای روشن شده بواسطه مهتاب
فرهنگ لغت هوشیار
مانند ماه زیبا، حقوق که همه ماهه بخدمتگزاران و مستخدمان دهند: ماهیانه شهریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مابونی
تصویر مابونی
در تازی نیامده غرچگی کونمرزی ابنه داشتن مابون بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بابونک
تصویر بابونک
((نِ))
گیاهی خوشبو و پر برگ با شاخه های سبز و باریک و برگ های ریز که دارای گل های سفیدی است و میان آن ها زرد است، در زمین های شنی و کنار آبگیرها می روید، بابونه، بانونج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مایونز
تصویر مایونز
((یُ نِ))
نوعی سس که از تخم مرغ، روغن زیتون، سرکه و خردل درست می شود و به طور سرد مورد استفاده قرار می گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهوار
تصویر ماهوار
مانند ماه، مثل ماه، ماهیانه و شهریه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
((نِ))
شهریه، پولی که هر ماه پرداخت می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانورک
تصویر مانورک
((رَ))
چکاوک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
قاعدگی، قسطی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
Monthly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مقرری ماهانه
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
mensalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
miesięcznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
ежемесячно
دیکشنری فارسی به روسی