- ماهواره
- قمر مصنوعی
معنی ماهواره - جستجوی لغت در جدول جو
- ماهواره
- دستگاهی که از زمین به وسیلۀ موشک به فضا پرتاب می شود و در مدار زمین، ماه یا سیارات دیگر قرار می گیرد و برای ارتباط های تلفنی، تلویزیونی، عکس برداری، هوا شناسی و پاره ای امور دیگر استفاده می شود، قمر مصنوعی
- ماهواره
- ماهیانه، سرماهی، مشاهره
- ماهواره ((رِ))
- مانند، ماه، زیبا، اجرامی که به مدار زمین پرتاب می شوند جهت انتقال علایم رادیویی و تلویزیونی از نقطه ای به نقطه دیگر در روی زمین، قمر مصنوعی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رهاورد سوغات سفر
گهواره، گاهواره طفل
گهواره، تختخوابی که کودک را روی آن می خوابانند و تکان می دهند
سوغات، هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رهاورد، تحفه، ارمغان، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه
رهاورد، تحفه، ارمغان، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه
مانند ماه، مثل ماه، کنایه از زیبا، نیکوروی، ماهیانه، شهریه
مانند ماه زیبا، حقوق که همه ماهه بخدمتگزاران و مستخدمان دهند: ماهیانه شهریه
ماهیانه، ماهانه، ماهواره، مشاهره
مانند ماه، مثل ماه، ماهیانه و شهریه
آنیته
آنابولیسم
اثر، نشانه
عمل راهور
زن خوشگل و زیبا مانند ماه
یک مشت از چیزی، رندۀ نجاری
با مهارت، از روی مهارت و استادی
همواره، همیشه، پیوسته، پی در پی
نشریه ای که ماهی یک بار منتشر می شود
مهیاوه، خوراکی که از ماهی تهیه می شود، مهیوه
گیاهی شیردار با ساقۀ بلند و برگ هایی شبیه برگ بادام و گل های زرد، میوۀ این گیاه که در غلافی مخروطی شکل قرار دارد و در میان آن سه دانه با پوست سرخ و مغز سفید و چرب قرار دارد، ماهوب دانه، حب الملوک، شباب
ماهانه، ویژگی امری که هر ماه اتفاق می افتد، ویژگی حقوقی که در آخر هر ماه پرداخت شود، در هر ماه، ماهنامه
تخت مانندی که کودک شیر خوار را در آن خوابانند: و هر گاه دایه مشغول بودی گاهواره بجنبانیدی
آنچه ماه در ماه وجه مواجب و مقرری بکسی دهند همچو سالیانه که سال در سال میدهند
خوراکی است که از ماهی اشنه سازند صحنات
مجله یا نشریه که هر ماه یکبار منتشر میشود
ماهانه
با زبردستی و مهارت