جدول جو
جدول جو

معنی ماهری - جستجوی لغت در جدول جو

ماهری
(هَِ)
حذاقت. مهارت. حاذقی. استادی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماهر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهرخ
تصویر ماهرخ
(دخترانه)
آنکه صورتی چون ماه زیبا دارد، ماهچهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهنی
تصویر ماهنی
(دخترانه)
آهنگ، ترانه، ترانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهرخ
تصویر ماهرخ
پنهانی، به آرامی و خمیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
مربوط به ظاهر، نمایان، هویدا، ویژگی کسی که بیشتر به ظاهر امور اهمیت می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاهری
تصویر زاهری
گیاه خوش رنگ وبو، گیاه خوش بو، برای مثال تاپدید آمدت امسال خط غالیه بوی / غالیه خیره شد و زاهری و عنبر خوار (عمارۀ مروزی - شاعران بی دیوان - ۳۵۷)، بوی خوش
فرهنگ فارسی عمید
بوی خوش را گویند و بجای راء بی نقطه زای نقطه دار هم آمده است، گیاه خوشبو
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به طاهر، نوعی کاغذ در قدیم (منسوب به طاهر دوم از طاهریان خراسان)
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به ظاهر مقابل باطنی: خوشحالی ظاهری سبب ظاهری، ظاهر بین، قشری خشک. بیرونی نمایی، برون نگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهرو
تصویر ماهرو
آنکه روی وی مانند ماه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهرخی
تصویر ماهرخی
دارای صورتی چون ماه بودن زیبا رویی ماهرخی ماهرویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهرخ
تصویر ماهرخ
زیبا و خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماجری
تصویر ماجری
ماجرا در فارسی سر گذشت هنگامه پیشامد آنچه رفت آنچه گذشت، گفت وگو
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده یشداسی پاکی مطهر بودن طهارت: گر جنبی ز مغکده بر در کعبه بگذرد کعبه بلوث کعب او کی فتد از مطهری ک (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
منسوب به ظاهر، قشری، کسی که به ظاهر آیات قرآن توجه می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطهری
تصویر مطهری
((مُ طَ هَّ))
مطهر بودن، طهارت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاهری
تصویر زاهری
((هِ))
گیاه خوشبو، بوی خوش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
رویه ای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
Seeming
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مادری
تصویر مادری
Maternal, Matronly, Motherly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
apparent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
кажущийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
scheinbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مادری
تصویر مادری
matczyny, macierzyński
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
зовнішній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مادری
تصویر مادری
maternal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
pozorny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مادری
تصویر مادری
материнський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مادری
تصویر مادری
maternelijk, moederlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
aparente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مادری
تصویر مادری
mütterlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
apparente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
aparente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مادری
تصویر مادری
maternal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مادری
تصویر مادری
материнский
دیکشنری فارسی به روسی