جدول جو
جدول جو

معنی مانیوک - جستجوی لغت در جدول جو

مانیوک(دخترانه)
نام گیاهی با ریشه های ضخیم و دارای نشاسته بسیار
تصویری از مانیوک
تصویر مانیوک
فرهنگ نامهای ایرانی
مانیوک(یُ)
گیاهی است از تیره فرفیونیان و دارای ریشه های ضخیم و با نشاستۀ بسیار است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 239-241). گیاهی است از تیره فرفیونیان که دارای گونه هایی بصورت گیاهان علفی برافراشته و برخی گونه های درختچه ای و نیز بعضی گونه های درختی است. برگهایش منفرد و یا مرکب پنجه ای است. در حدود 80 گونه از این گیاه شناخته شده که اکثر متعلق به کشورهای برزیل و پرو می باشند. از گونه های مختلف این گیاه کائوچوک استخراج می کنند و ریشه های غده ای شکل آن به مصرف تغذیه می رسد. منهوت. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
مانیوک
گیاهی است از تیره فرفیونیان که دارای گونه هایی بصورت گیاهان علفی بر افراشته و برخی گونه های درختچه یی و نیز بعضی گونه های درختی است. برگهایش منفرد و یا مرکب پنجه یی است. در حدود 80 گونه از این گیاه شناخته شده که اکثر متعلق به کشورهای برزیل و پرو میباشند. از گونه های مختلف این گیاه کائوچوک استخراج میکنند و ریشه های غده یی شکل آن بمصرف تغذیه میرسد منهوت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
آراستن ناخن های دست
فرهنگ فارسی عمید
شاخه ای در علم فیزیک که به بررسی نیروهای مختلف و تاثیر آن ها بر اجسام می پردازد، کسی که کارش تعمیر ماشین آلات است، مکانیسین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مانورک
تصویر مانورک
چکاوک، پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر، چکاو، چکوک، چاوک، ژوله، جل، جلک، هوژه، خجو، خاک خسپه، نارو، قبّره، قنبره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مانیدن
تصویر مانیدن
باقی گذاشتن، گذاشتن، رها کردن، ماندن
مانستن مانند بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نانیوش
تصویر نانیوش
آنکه گوش به پند و اندرز ندهد، نافرمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مانویه
تصویر مانویه
پیروان مانی، مانویان، آیین مانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مانیده
تصویر مانیده
مانده، باقی گذاشته، برای مثال نماندم به کین تو مانیده چیز / به رنج اندرم تا جهان است نیز (فردوسی۲ - ۱۳۹۱)
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان اصفاک بخش بشرویۀ شهرستان فردوس، واقع در 44 هزارگزی شمال باختری بشرویه و 3 هزارگزی شمال اصفاک، این ده در دامنۀ کوهستان قرار داردو آب و هوایش گرم و سکنه اش 10 تن است، مذهب اهالی شیعه و زبان آنها فارسی است، دهکدۀ خانیکوک از قنات مشروب میشود و محصولش غلات و راهش مالرو و گذران اهالی از کشاورزی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جسمی بخاری و فرار. دارای بویی تند و نافذ و طعمی حاد و سوزان مرکب از دو حجم آزت و شش حجم هیدروژن. رجوع به آمنیاک و آمونیاک شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان درآگاه بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس در 63 هزارگزی شمال باختری حاجی آباد، سکنه 394 تن، محصول آن خرما و غلات است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
مرکز دهستان خانکوک بخش حومه شهرستان فردوس، واقع در شش هزارگزی شمال خاوری فردوس به گناباد است، ناحیه ای است واقعدر جلگه و گرمسیری دارای 653 تن سکنه که شیعی مذهب وفارسی زبانند، این ده از قنات مشروب میشود، محصولاتش غلات، پنبه، ارزن است، اهالی به کشاورزی، گله داری و قالیچه بافی اشتغال دارند، راه آنجا مالرو میباشد و یک باب دبستان دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
نام یکی از دهستان های بخش حومه شهرستان فردوس است، این دهستان از شمال خاوری به فردوس و خاور شوسۀ عمومی فردوس گناباد محدود است و از 19 آبادی تشکیل شده که دارای 2100 تن سکنه میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
نام عده ای از پادشاهان دانمارک و نروژ که مشهورترین آنان مانیوس هفتم اریکسون (1316-1374م،) است که از سال 1319 تا سال 1343 در نروژ و از سال 1319 تا سال 1365 در سوئد پادشاه بود و اتحاد دو شبه جزیره سوئد و نروژ را تحقق بخشید، (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
نام طبیبی یونانی، (از الفهرست ابن الندیم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مانویه
تصویر مانویه
مانویت در فارسی مانویه در فارسی زندیکی زندیکی گری مانی گروی
فرهنگ لغت هوشیار
از ریشه پارسی ماتکیان ماتک گروان جمع مادی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : ماده در نظر مادیون عنوان فکر و تصور ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانوک
تصویر مانوک
مانورک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانیکو
تصویر نانیکو
زشت مقابل نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
فند شناسی فرانسوی کوشار در زبان فارسی این واژه را به جای مکانیسین به کار می برند علم حرکات و شناسایی توازن و تعادل بین نیروها و بکاربردن قوانین آنها
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی تازی گشته سربار اکسید ملحی سرب را گویند وبصورت گردی (پودری) سرخ رنگ و درآب غیرمحلول است. در برابر حرارت به اکسید قلیایی سرب میباشد وبنام ماسیکومشهوراست تبدیل میشود. ماده اخیربصورت بلورهای قرمزونارنجی متبلور میگردد و آنرا لیتارژ نامند چون رنگ ظاهری آن شبیه شنگرف است (شنگرف سولفور دوظرفیتی جیوه است) و همان مورد استعمال را درنقاشی دارد. دراغلب ماخذ قدیم آنرا باشنگرف اشتباه کرده اند
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی غربال که بدان چیزها را بیزند الک، طبقی سوراخ دارکه بدان روغن و شیرو مانند آنرا بیزند ترشی پالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانورک
تصویر مانورک
جل، گونه ای مرغابی که آنرا سرخاب نیز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانویون
تصویر مانویون
جمع مانوی، پیروان مانی، مانی گرایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
فرانسوی دست آرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
لاک ناخن، مرتب کردن ناخن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانیدن
تصویر مانیدن
((دَ))
گذاشتن و ترک کردن، شبیه و مانند شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانویه
تصویر مانویه
((نَ یُِ))
پیروان مانی نقاش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانورک
تصویر مانورک
((رَ))
چکاوک
فرهنگ فارسی معین
((مِ))
شاخه ای از علم فیزیک که موضوع آن بررسی انرژی و نیرو و تأثیر آن ها بر اجسام است، ماشینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گمانیک
تصویر گمانیک
مشکوک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مانیتور
تصویر مانیتور
نمارویه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مانیدن
تصویر مانیدن
شبیه بودن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مکانیک
تصویر مکانیک
بسته کار
فرهنگ واژه فارسی سره