معنی مانیدن مانیدن مانیدَن باقی گذاشتن، گذاشتن، رها کردن، ماندنمانستن مانند بودن باقی گذاشتن، گذاشتن، رها کردن، ماندنمانستن مانند بودن تصویر مانیدن فرهنگ فارسی عمید