جدول جو
جدول جو

معنی ماندگار - جستجوی لغت در جدول جو

ماندگار
ماندنی، پایدار، آنچه پیوسته بر یک حال بماند و تغییر نکند
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
فرهنگ فارسی عمید
ماندگار(خَ دَ اَ کَ)
کسی که در جایی اقامت (دایمی یا طولانی) کند. پایدار. بادوام. آنکه بماند. ماندنی. مقابل رفتنی. آنکه آهنگ ماندن کرده است، مهمانها ماندگار نیستند (برای شب یا روز نمی مانند). این نوکر ماندگار نیست. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، گاه این کلمه را به فرزندی دهند که برادر و خواهران قبل از او در کودکی فوت کرده اند (برای تفأل به ادامۀ زندگی او). (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
ماندگار
پایدار، با دوام، ماندنی
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
فرهنگ لغت هوشیار
ماندگار
کسی که در جایی اقامت (دایم یا طولانی) کند، پایدار، ماندنی
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
فرهنگ فارسی معین
ماندگار
مستقر
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
فرهنگ واژه فارسی سره
ماندگار
ساکن، مقیم، پایدار، جاوید، مانا، ماندنی
متضاد: رفتنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ماندگار
دائمٌ
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به عربی
ماندگار
Lastingly, Lingering
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ماندگار
durablement, persistant
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ماندگار
duraderamente, persistente
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ماندگار
duradouramente, persistente
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ماندگار
trwale, utrzymujący się
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به لهستانی
ماندگار
долговечно , затянувшийся
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به روسی
ماندگار
довготривало , затяжний
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ماندگار
duurzaam, aanhoudend
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به هلندی
ماندگار
ماندگار
دیکشنری اردو به فارسی
ماندگار
پائیداری سے , ماندگار
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به اردو
ماندگار
อย่างยั่งยืน , ยืดเยื้อ
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به تایلندی
ماندگار
באופן מתמשך , ממושך
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به عبری
ماندگار
長持ちして , 長引く
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ماندگار
持久地 , 持续的
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به چینی
ماندگار
kwa kudumu, kudumu
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ماندگار
지속적으로 , 지속적인
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به کره ای
ماندگار
dauerhaft, anhaltend
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به آلمانی
ماندگار
secara tahan lama, berlarut-larut
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ماندگار
স্থায়ীভাবে , স্থায়ী
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به بنگالی
ماندگار
स्थायी रूप से , स्थायी
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به هندی
ماندگار
durevolmente, persistente
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ماندگار
kalıcı bir şekilde, süregeldi
تصویری از ماندگار
تصویر ماندگار
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَیِ)
دهی از بخش سمیرم بالا است که در شهرستان شهرضا واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پسندگار
تصویر پسندگار
راضی قبول کننده پسندیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوندگار
تصویر خوندگار
مخدوم خداوند گار سرور، عنوان هر یک از پادشاهان آل عثمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواندگار
تصویر خواندگار
مالک صاحب، پادشاه، خدا ا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاوندگار
تصویر خاوندگار
مخفف خداوندگار است که صاحب و بزرگ باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماندگاری
تصویر ماندگاری
تداوم، اقامت
فرهنگ واژه فارسی سره