جدول جو
جدول جو

معنی مالرب - جستجوی لغت در جدول جو

مالرب
(لِ)
شاعر غزلسرای فرانسوی (1555-1628م.) با آنکه اشعارش فاقد قوه تخیل است ولی دارای قدرت و روشنی و وزنی مطبوع است. او در مقام شاعری مبدع و نوآور بود و بر زبان و شعر فرانسه نفوذ کرد. ’بوالو’ درباره وی گفته: ’بالاخره مالرب آمد...’. او مورد ستایش نامداران کلاسیک فرانسه قرار گرفت و دو قرن سرمشق گویندگان زبان فرانسه بود. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی راه باریکی که فقط چهار پایان یا مردم پیاده می توانند از آن عبور کنند
فرهنگ فارسی عمید
(مَءْ زِ)
موضعی است در یمن که در آنجا نمک خیزد. (منتهی الارب). جایی است در حضرموت یمن که از آنجای نمک خیزد و غیرمنصرف باشد. (ناظم الاطباء). بلاد ازد در یمن که ناحیتی است میان حضرموت و صنعا. (از معجم البلدان). ناحیتی است به یمن. (از انساب سمعانی). شهری به یمن. (نخبهالدهر دمشقی). شهری در ملک ’سبا’ به یمن که بلقیس در آنجا بوده است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ناحیتی به یمن و بدانجا سدی بود که مسناه عرم یا سد مأرب نام داشت و سیلی شدید آن را بشکست واین ناحیت ویران گشت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ناحیه ای در یمن که امروزه شوره زاری بیش نیست. اما بموجب کتیبه هایی که به دست آمده در اواخر سدۀ هشتم پیش از میلاد بوسیلۀ یکی از فرمانروایان یمن سدی بدانجا ساخته شد که مایۀ آبادانی آنجا گردید و این سد که در قرآن نیز بدان اشاره شده در آن عصر شاهکار بزرگی محسوب می شده است. این سد که بارها شکست یافته و تعمیر شده بود در اواسط قرن ششم در اواخر حکومت حبشیهابر اثر سیل بزرگی (سیل العرم) بطور نهائی و قطعی خراب گردید و با خرابی آن ناحیۀ بزرگی از یمن بایر شدو مردم آنجا به جاهای دیگر کوچیدند. خرابه های این سد با نقوش و کتیبه هایی که دارد هنوز باقی است. (از تاریخ اسلام تألیف دکتر فیاض ص 23 و 27). و رجوع به همین مأخذ ص 17 و 30 و تاریخ تمدن اسلام تألیف جرجی زیدان ج 1 ص 11 و 12 و ترجمه فارسی آن ص 13 و 14 شود
لغت نامه دهخدا
(مَءْ رَ)
نیاز. حاجت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). و رجوع به مأربه شود، زمان و مکان کارهای لازم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لِزِ)
قاضی فرانسوی (1721-1794م.) دبیر اول دولت در دربار پادشاه فرانسه که به اصلاحاتی دست زد ولی از کار برکنار گردید. اواز پادشاه (لوئی شانزدهم) در مقابل کنوانسیون دفاع کرد و بهمین جهت محکوم به اعدام گردید. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مالرو
تصویر مالرو
راهی که با ستور بدان توان رفت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ماربه، نیاز ها نیاز جمع مارب ماربه و ماربه حاجتها نیازها ضرورتها: برادران... به تازه رویی رسول را با ایجاز مارب و عطا باز فرستادند. حاجت جمع مارب
فرهنگ لغت هوشیار