جدول جو
جدول جو

معنی مالایلزم - جستجوی لغت در جدول جو

مالایلزم(یَ زَ)
آنچه لازم نیست. آنچه ضروری نیست: لزوم مالایلزم. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به لزوم مالایلزم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مالاکلام
تصویر مالاکلام
آنچه در آن جای سخن نباشد، بی گفتگو، بی چند و چون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مایلزم
تصویر مایلزم
آنچه لازم باشد، ضروری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لزوم مالایلزم
تصویر لزوم مالایلزم
در علوم ادبی در عروض شاعر در هر مصراعی یک یا چند چیز را لازم گیرد
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
آنچه در آن جای سخن و مجال حرف زدن نباشد. (آنندراج). مأخوذ از تازی، ناگفتنی و غیرقابل تقریر و بی گفتگو و بی چند و چون و بی چانه. (ناظم الاطباء) : ادرار مدام وانعام مالاکلام تمام دور دور و عهد عهد مقرر و مسلم دارند. (ترجمه محاسن اصفهان ص 120). اگر مورخ اندیشه کند که چیزی نویسد که محقق و مالاکلام باشد. (رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(یَ زَ)
کلمه فعل هرآنچه لازم باشد و چیزهای لازم و واجب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لُ مِ یَ زَ)
به معنی ضروری گرفتن آنچه ضروری نیست. اعنات. رجوع به اعنات و رجوع به لزوم در اصطلاح عروض شود
لغت نامه دهخدا
بااعنات آنست که شاعر حرفی یا کلمه ای را که التزام آن واجب نباشد التزام کند و آنرا در هر بیت یا مصراع مکرر گرداند مثلا ملتزم گردد که قبل از حرف روی یک حرف را تا حرف آخر قصیده یا غزل تکرار کند در صورتیکه تکرار آن لازم نیست مثال: چشم بدت دور ای بدیع شمایل، ماه من و شمع جمع قیایل، جلوه کنان میروی و باز نیایی سرون ندیدم بدین صفت متمایل. درتمام این غزل التزام کرده سات که قبل از حرف روی - یعنی لام - همزه را - که ما ذدر فارسی آنرا تبدیل بیاء میکنیم - تکرار کند
فرهنگ لغت هوشیار