جدول جو
جدول جو

معنی ماعون - جستجوی لغت در جدول جو

ماعون
صد و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۷ آیه، ارایت الذی
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
فرهنگ فارسی عمید
ماعون
نیکویی و احسان، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، نیکویی، (از اقرب الموارد)، باران، آب، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، هرچه بدان سودی ونفعی باشد و همدیگر را عاریت دهند مانند تبر و تیشه و دیگ و دلو و جز آن و قماش خانه، (منتهی الارب)، هرچه بدان سود جویند یا هرچه عاریت دهند مانند تبر و تیشه و دیگ و جز آنها از اسباب خانه، (از اقرب الموارد)، قماش خانه چون دیگ و تبر و مانند آن، (ترجمان القرآن، ص 85)، اسم جامعی است مر اثاث البیت را مانند دیگ و کاسه و تبر و تیشه و دول و جز آن، ج، مواعین، (ناظم الاطباء)، اسباب خانه مثل دیگ و تابه و آتش و کلند و مثل آن، (آنندراج) (غیاث)، در حدیث نبوی است که مراد از ماعون تبر و دیگ و دلو و اشباه آن است، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، رخت خانه، اثاث البیت، (یادداشت ایضاً)، بندگی و فرمانبرداری، (منتهی الارب)، طاعت و بندگی و انقیاد، (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، زکوه، (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)، آنچه بازدارند از طالب و آنچه بدهند آن را، از لغات اضداد است، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، آنچه بازدارند از طالب و آنچه بازندارند از وی و بدهند آن را، (ناظم الاطباء)، و قوله تعالی و یمنعون الماعون و ابوعبیده گفت: ماعون درجاهلیت هر منفعت و عطیه و در اسلام طاعت و زکوه است، و گویند اصل ماعون، معونه است و الف عوض از تاء است، (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، ضرب الناقه حتی اعطت ماعونها، ای بذلت سیرها، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
ماعون
سورۀ صد و هفتمین از قرآن کریم، مکیه و آن هفت آیت است، پس از قریش و پیش از کوثر، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
ماعون
احسان، نیکویی
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
فرهنگ لغت هوشیار
ماعون
آن چه که از آن کمک جویند و سود برند، اسباب خانه مانند دیگ و تابه و غیره، معروف، زکات، طاعت، باران، آب
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماذون
تصویر ماذون
اذن داده شده، مجاز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مامون
تصویر مامون
درامان، زنهارداده شده، امین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاون
تصویر معاون
دستیار، کمک کننده، یاری کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطعون
تصویر مطعون
کسی که با نیزه مضروب شده، طعنه زده شده، مورد طعن و سرزنش قرارگرفته، سرزنش شده، طاعون زده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
رانده و دور شده از نیکی و رحمت، لعن و نفرین شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مادون
تصویر مادون
آنچه پایین چیز دیگر قرار دارد، زیردست، پست تر، پایین تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
بیماری واگیردار و خطرناکی که با سر درد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل می شود
فرهنگ فارسی عمید
امانت دار، معتمد علیه، زنهار داده زنهار یافته در پناه مرزنگوش وحشی را گویند که بنام فودنج جبلی و پودنه کوهی وصعتر الحمام نیز موسوم است. زنهار داده امان داده شده درامان: جان و مال اتباع خارجه بتضمین خاک ایران مامون و محفوظ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
نفرین کرده، لعنت شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاون
تصویر معاون
یاری کننده، دستگیر و مددکارو معینو یاورو یاریگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطعون
تصویر مطعون
سرزنش شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادون
تصویر مادون
پست تر، پایین تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماذون
تصویر ماذون
اجازت و دستوری داده شده کسیرا در چیزی، اذن داده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مارون
تصویر مارون
یکی از گونه های مریم نخودی است
فرهنگ لغت هوشیار
بیماری واگیر که میکروب آن (باسیل یرسن) در سال 4981 بوسیله یرسن کشف شده، ابتدا حالت تهوع و لرز و سردرد شدید تولید و ورمی دردناک در کشاله ران یا زیر بغل یا گردن پیدا میشود که پس از یک هفته چرک میکند و بعد از بهبودی رد آن باقی میماند
فرهنگ لغت هوشیار
برجستگیهای کروی شکلی بقطر 20 12 سانتیمتر که تحت اثر گزش حشره مخصوصی بنام سی نیپس کالا تنکتوریا بر روی جوانه های درخت بلوط مازو ایجاد میشود. حشره مذکور برای تخم گذاری پوست درخت بلوط مازو را سوراخ میکند و بر اثر این عمل مقدار زیادی از شیره گیاهی درخت مذکور متوجه نقطه میشود وتدریجا بصورت برجستگیی در میاید که بنام مازو موسوم است. در ترکیب مازو 60 تا 70 درصد تانن (اسید گالوتانیک) - که ماده اصلی مازو است - وجود دارد. بعلاوه مقدار کمی اسید گالیک و اسید الاژیک و مقداری مواد گلوسیدی و آمیدون موجود است. در صنعت از مازو جهت تهیه مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در چرم سازی از آن استفاده میکنند. در پزشکی بعنوان قابضی قوی مورد استعمال دارد مازوج عفص گلگاو، گونه ای درخت بلوط که بنام بلوط مازو نیز موسوم است و در جنگلهای شمالی ایران هم میروید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادون
تصویر مادون
فروتر، پایین تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
((مَ))
لعنت شده، نفرین شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطعون
تصویر مطعون
((مَ))
با نیزه زده شده، زخمی شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معاون
تصویر معاون
((مُ وِ))
یاری کننده، کسی که مقامش در وزارتخانه یا اداره پس از وزیر یا رییس است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مابون
تصویر مابون
هیز، مخنث
فرهنگ فارسی معین
مرضی عفونی و واگیردار که موش صحرایی از عوامل انتقال آن به انسان است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مادون
تصویر مادون
زیر، فرو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
گجسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معاون
تصویر معاون
دستیار، کاریار، یاور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
Pestilence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
Cursed, Cursedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
amaldiçoado, malditamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
мор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
Pest
دیکشنری فارسی به آلمانی