- ماسورگک
- ماسوره کوچک: سر او بسته به پنهان ز درون عمدا سر ماسور گکی در سر او پیدا. (منوچهری. د. 161)
معنی ماسورگک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نی باریک، لولۀ باریک و کوتاه
آلتی در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده می شود
در امور نظامی آلتی در توپ و تفنگ
آلتی در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده می شود
در امور نظامی آلتی در توپ و تفنگ
چکاوک، پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر، چکاو، چکوک، چاوک، ژوله، جل، جلک، هوژه، خجو، خاک خسپه، نارو، قبّره، قنبره
جل، گونه ای مرغابی که آنرا سرخاب نیز گویند
نی باریک که یک سر آن رادردهان و سر دیگرش را در آب یا شربت گذارند و بمکند، آلتی است در چرخ خیاطی که قرقره کوچک فلزی چرخ خیاطی را در جوف آن و در قسمت زیر سوزن چرخ خیاطی جای دهند و نخ را بوسیله سوزن بیرون آورند، خیاطی، ماکو
((رِ))
فرهنگ فارسی معین
لوله باریک، نی باریک، آلتی است در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده می شود، آلتی است در توپ و تفنگ. ماشوره هم گفته می شود
گرفتار و محبوس، اسیر
گرفتار، محبوس، کسی که به احتباس بول مبتلی است