کنایه از ضحاک ماران است. (برهان) (آنندراج). مارسار. (از فرهنگ رشیدی). لقب ضحاک تازی است. (ناظم الاطباء) : بباید فریدون به شاهنشهی از آن مارفش کرد گیتی تهی. (گرشاسب نامه). کس ار دیدمی من سزای شهی از این مارفش کردمی جان تهی. (گرشاسب نامه). دگر گفت ضحاک شاه جهان شنیده ست گفتارت اندر نهان مرا مارفش خواندی و بدسرشت مرا نام بردی به گفتار زشت. اسدی (از فرهنگ نظام)
کنایه از ضحاک ماران است. (برهان) (آنندراج). مارسار. (از فرهنگ رشیدی). لقب ضحاک تازی است. (ناظم الاطباء) : بباید فریدون به شاهنشهی از آن مارفش کرد گیتی تهی. (گرشاسب نامه). کس ار دیدمی من سزای شهی از این مارفش کردمی جان تهی. (گرشاسب نامه). دگر گفت ضحاک شاه جهان شنیده ست گفتارت اندر نهان مرا مارفش خواندی و بدسرشت مرا نام بردی به گفتار زشت. اسدی (از فرهنگ نظام)
نام یکی از بتخانه های قدیم است که در سه فرسنگی اصفهان بر سر کوهی ساخته بودند و آن از جملۀ هفت بتخانه است که بنام سبعۀ سیاره کرده بودند و گشتاسب بتهای آن بتخانه را برطرف کرد و آتشکده ساخت و هریک را به اضافۀ نوبهار می خوانند همچو نوبهار تیر و نوبهار ماه و نوبهار ناهید و غیره و ’نوبهار’ آتشکده را می گویند. (برهان). یکی از هفت آتشکدۀ مشهور ایران است که گشتاسب شاه در سر کوهی در سه فرسنگی اصفهان ساخته است. (آنندراج) (انجمن آرا)
نام یکی از بتخانه های قدیم است که در سه فرسنگی اصفهان بر سر کوهی ساخته بودند و آن از جملۀ هفت بتخانه است که بنام سبعۀ سیاره کرده بودند و گشتاسب بتهای آن بتخانه را برطرف کرد و آتشکده ساخت و هریک را به اضافۀ نوبهار می خوانند همچو نوبهار تیر و نوبهار ماه و نوبهار ناهید و غیره و ’نوبهار’ آتشکده را می گویند. (برهان). یکی از هفت آتشکدۀ مشهور ایران است که گشتاسب شاه در سر کوهی در سه فرسنگی اصفهان ساخته است. (آنندراج) (انجمن آرا)
ارفش کابلی، از پهلوانان گرشاسب نامه: بقلب اندرون هرکه بد زاولی پس پشتشان ارفش کابلی. اسدی. هم اندر بر که رده برکشید (گرشاسب) سزا جای ده پهلوان برگزید سوی راست آذرشن و برزهم سوی چپ چو بهپور و ارفش بهم. اسدی. میان اندرون ارفش شیرفش سوی تیو و توپال شد کینه کش. اسدی
ارفش کابلی، از پهلوانان گرشاسب نامه: بقلب اندرون هرکه بد زاولی پس پشتشان ارفش کابلی. اسدی. هم اندر بَرِ کُه رده برکشید (گرشاسب) سزا جای ده پهلوان برگزید سوی راست آذرشن و برزهم سوی چپ چو بهپور و ارفش بهم. اسدی. میان اندرون ارفش شیرفش سوی تیو و توپال شد کینه کش. اسدی
آهنگ موسیقی معمولاً دو یا چهار ضربی با ضربه های مقطع و محکم که به ویژه برای تنظیم حرکت قدم های دسته های نظامی و تهیج و تشجیع آنان نواخته می شود، موسیقی نظامی
آهنگ موسیقی معمولاً دو یا چهار ضربی با ضربه های مقطع و محکم که به ویژه برای تنظیم حرکت قدم های دسته های نظامی و تهیج و تشجیع آنان نواخته می شود، موسیقی نظامی
صدای نواختن یک مارش عزا را می شنوید: شانس به کسی که دوستش دارید روی می آورد. شمامارش عزا می نوازید: حادثه مهم و پر منفعتی در پیش است. سربازان مارش عزا می نوازند: یک دوست دورو در کنار شماست. کتاب سرزمین رویاها
صدای نواختن یک مارش عزا را می شنوید: شانس به کسی که دوستش دارید روی می آورد. شمامارش عزا می نوازید: حادثه مهم و پر منفعتی در پیش است. سربازان مارش عزا می نوازند: یک دوست دورو در کنار شماست. کتاب سرزمین رویاها