ارفش کابلی، از پهلوانان گرشاسب نامه: بقلب اندرون هرکه بد زاولی پس پشتشان ارفش کابلی. اسدی. هم اندر بَرِ کُه رده برکشید (گرشاسب) سزا جای ده پهلوان برگزید سوی راست آذرشن و برزهم سوی چپ چو بهپور و ارفش بهم. اسدی. میان اندرون ارفش شیرفش سوی تیو و توپال شد کینه کش. اسدی
خرد چشم، کم بین، شب بین: کسی که درشب به از روز بیند، روز کور، شب پره، نام دو تن در ادب تازی که یکی استادو دو دیگری شاگرد سیبویه بوده است خرد چشم تنگ چشم کم بین صاحب چشم کوچک و کم سو کسی که در تاریکی بهتر بیند که به روشنایی و در ابر بهتر بیند که بروز صافی بی ابر، شب پرک روز کور